راهکارهاي پيشنهادي براي تقويت جايگاه ايران در نظم نوين اقتصاد جهاني

تاریخ انتشار : 1403/11/28

دنياي اقتصاد: مرکز پژوهش‌هاي اتاق ايران گزارشي با عنوان «روندهاي متحول کننده قدرت اقتصاد در جهان تا افق ۲۰۳۰ و تاثيرات آن بر ايران» منتشر کرد.

به گزارش گروه آنلاين روزنامه دنياي اقتصاد؛ مرکز پژوهش‌هاي اتاق ايران تغييرات در توزيع قدرت اقتصاد جهاني و پيامدهاي آن براي ايران را بررسي کرده است. براي بهره‌برداري از اين فرصت‌ها، ايران نيازمند رفع تحريم‌ها، تنوع‌بخشي اقتصاد، توسعه زيرساخت‌ها و پيشرفت فناورانه است.

اين گزارش به بررسي تغييرات اساسي در توزيع قدرت اقتصادي جهاني تا سال ۲۰۳۰ و پيامدهاي آن براي ايران مي‌پردازد. اين گزارش با تحليل روندهاي کليدي مانند رشد اقتصادهاي نوظهور، گسترش طبقه متوسط، پيشرفت فناوري، تغيير الگوهاي تجارت جهاني و افزايش سرمايه‌گذاري در زيرساخت‌ها، چشم‌اندازي از جابه‌جايي قدرت اقتصادي ارائه مي‌دهد. 

همچنين، فرصت‌ها و چالش‌هاي پيش‌روي ايران در اين فضاي در حال تحول بررسي شده و راهکارهايي براي تقويت جايگاه کشور در نظم نوين اقتصادي جهاني پيشنهاد مي‌شود.

مهم‌ترين نکات اين گزارش عبارت است از:

۱-تغيير در توزيع قدرت اقتصادي جهاني

-جهان در حال حرکت از نظمي متمرکز بر ايالات متحده و اروپا به سمت جهاني چندقطبي است که در آن آسيا به عنوان مرکز اصلي اقتصادي ظهور مي‌کند.

-اقتصادهاي نوظهور مانند چين، هند و برزيل نقش فزاينده‌اي در اقتصاد جهاني ايفا مي‌کنند و سهم آنها از توليد ناخالص داخلي جهاني به سرعت در حال افزايش است.

-تا سال ۲۰۳۰،  کشورهاي گروه E7 (چين، هند، اندونزي، برزيل، روسيه، مکزيک و ترکيه) به بازيگران کليدي اقتصاد جهاني بدل خواهند شد.

۲-رشد طبقه متوسط و تأثيرات آن

-طبقه متوسط جهاني به سرعت در حال گسترش است و تا سال ۲۰۳۰، بيش از ۹۰ درصد از اين رشد در آسيا رخ خواهد داد.

-افزايش جمعيت طبقه متوسط تقاضاي جهاني براي کالاها و خدمات را به شدت افزايش مي‌دهد و بازارهاي مصرفي جديدي را ايجاد مي‌کند.

-چين و هند به عنوان بزرگ‌ترين بازارهاي مصرفي جهان، نقش کليدي در هدايت تقاضاي جهاني خواهند داشت.

۳-پيشرفت فناوري و نوآوري

-فناوري‌هاي نوين مانند هوش مصنوعي، انرژي‌هاي تجديدپذير و فناوري‌هاي ديجيتال، نقش محوري در تحول اقتصاد جهاني ايفا مي‌کنند.

-آسيا به عنوان مرکز جهاني نوآوري و فناوري ظهور کرده و سهم قابل توجهي از ثبت اختراعات جهاني را در اختيار دارد.

-کشورهايي که در پذيرش و توسعه فناوري‌هاي نوين پيشرو هستند، قدرت اقتصادي بيشتري کسب خواهند کرد.

۴-تغييرات در تجارت جهاني و زنجيره‌هاي ارزش

-توافق‌نامه‌هاي تجاري منطقه‌اي مانند RCEP (مشارکت اقتصادي جامع منطقه‌اي) و ابتکار کمربند و جاده چين، ساختار تجارت جهاني را بازتعريف مي‌کنند.

-زنجيره‌هاي ارزش جهاني در حال بازتنظيم هستند و کشورها به سمت تنوع‌بخشي و کاهش وابستگي به مراکز توليدي خاص حرکت مي‌کنند.

-تنش‌هاي ژئوپليتيکي و همه‌گيري کوويد-۱۹ باعث شده‌اند که کشورها به سمت تقويت توليد داخلي و کاهش وابستگي به واردات حرکت کنند.

۵-چالش‌ها و فرصت‌هاي پيش‌روي ايران

-ايران با موقعيت استراتژيک خود و منابع طبيعي غني، پتانسيل بالايي براي رشد اقتصادي دارد. با اين حال، تحريم‌هاي اقتصادي، وابستگي به نفت و گاز، و ناکارآمدي نهادها، چالش‌هاي عمده‌اي را ايجاد کرده‌اند.

-فرصت‌هايي مانند افزايش تقاضا براي انرژي در آسيا و امکان همکاري‌هاي منطقه‌اي با کشورهايي مانند چين و هند مي‌تواند به تقويت اقتصاد ايران کمک کند.

-براي بهره‌برداري از اين فرصت‌ها، ايران نيازمند رفع تحريم‌ها، تنوع‌بخشي به اقتصاد، توسعه زيرساخت‌ها و پيشرفت فناورانه است.

راهکارهاي پيشنهادي براي ايران:

۱-تنوع‌بخشي به اقتصاد

-کاهش وابستگي به درآمدهاي نفتي و توسعه بخش‌هاي غيرنفتي مانند صنايع فناوري‌محور، کشاورزي و خدمات.

-سرمايه‌گذاري در صنايع نوظهور مانند انرژي‌هاي تجديدپذير، فناوري‌هاي ديجيتال و بيوتکنولوژي.

۲-توسعه زيرساخت‌ها

-بهبود زيرساخت‌هاي حمل‌ونقل، انرژي و ارتباطات براي تسهيل تجارت و جذب سرمايه‌گذاري خارجي.

-تقويت کريدورهاي تجاري مانند کريدور شمال-جنوب و بندر چابهار براي افزايش نقش ايران در تجارت منطقه‌اي.

۳-پيشرفت فناورانه

-سرمايه‌گذاري در تحقيق و توسعه (R&D) و حمايت از نوآوري‌هاي فناورانه.

-ايجاد اکوسيستم مناسب براي استارت‌آپ‌ها و شرکت‌هاي فناوري‌محور.

۴-همکاري‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي

-تقويت همکاري‌هاي اقتصادي با کشورهاي همسايه و قدرت‌هاي نوظهور مانند چين، هند و روسيه.

-مشارکت در پروژه‌هاي زيرساختي منطقه‌اي مانند ابتکار کمربند و جاده چين.

-کاهش تحريم‌هاي ايالات متحده از مسير مذاکره

۵-اصلاحات نهادي و اقتصادي

-بهبود محيط کسب‌وکار و کاهش بوروکراسي براي جذب سرمايه‌گذاري خارجي.

-اجراي اصلاحات ساختاري براي افزايش شفافيت و کارآيي نهادهاي اقتصادي.