نقش تبليغات در معرفي جايگاه و ظرفيت هاي کانون

تاریخ انتشار : 1399/05/13

در فضاي رقابتي امروز بازار کسب و کار، آنچه مجموعه هاي مختلف اقتصادي را با يکديگر متمايز مي سازد بازنمايي برون سازماني آن مجموعه به جامعه هدف خود است. مشخص است که  جامعه هدف در سازمان ها و مراکز اقتصادي جز در مواردي که با قاطبه مردم سر و کار دارند مجموعه افراد متخصص در حوزه هاي تخصصي هستند. به عنوان مثال اگر کانون را به عنوان نهادي  که خدمات اقتصادي ارائه مي کند، در نظر بگيريم قاعدتا جامعه هدف آن را مجموعه اي از سرمايه گذاران، مشاوران سرمايه گذاران، بانک ها، سازمان هاي اقتصادي و مالي تشکيل مي دهند. بنابراين تبليغات در اين حوزه بايد تخصصي و متناسب با جامعه ياد شده باشد.

آنچه در اين ميان حائز اهميت است استفاده از راهکارهاي مطمئن و کارآمد در راستاي انتخاب شيوه هاي تبليغاتي هدفمند و مؤثر است. زيرا اين تبليغات علاوه بر آنکه سبب آشنايي بيشتر جامعه هدف با نهاد مورد نظر مي شود در نگاه کلي تر و در نهايت مي تواند عمده ترين مشکلات اين نهاد را به گوش مراجع ذي ربط برساند و سبب آشنايي و آگاهي گسترده اين افراد در حوزه مورد اشاره شود.

به عنوان مثال، کانون مشاوران اعتباري و سرمايه گذاري بانکي سالانه به منظور پيشبرد اهداف ملي و فرا سازماني خود نيازمند تعامل هميشگي و فزاينده با مجلس، دولت يا ساير نهادهاي تصميم گير و اثر گذار ملي و استاني است، زيرا  اين سازمان ها و نهادها در ارتباط مستقيم و مستمر با اهداف و برنامه هاي کانون هستند و به اين دليل کانون در موارد متعددي نيازمند تعاملات و مذاکره با آنهاست. در اين ميان نقش تبليغات و آگاهي دهي پيرامون ساختار اداري کلي کانون و نحوه عملکرد آن نقش فزاينده اي پيدا مي کند. از سوي ديگر توجه و رويکرد رسانه اي همواره نقش تعيين کننده اي در تدوين يا تصويب قوانين يا بهبود عملکرد  مسئولان، سازمان و نهادهاي دولتي و حتي خصوصي داشته اند. بنابراين در هر استراتژي هدفمند سازماني، همواره تبليغات و فعاليت هاي رسانه اي هدفمند از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است. در اين ميان نمي توان از نقش تبليغات در پيشبرد برنامه ها و توسعه عملکرد بيروني سازمان ها سخن گفت اما به نقش روابط عمومي در هدفمندسازي و پيشبرد برنامه هاي تبليغاتي سازمان اشاره اي نکرد. عوامل متعددي در ميزان موفقيت بخش روابط عمومي در پيشبرد برنامه هاي تبليغات سازماني اثرگذار هستند اما يکي از تعيين کننده ترين آنها ميزان قدرت چانه زني و تعامل اين بخش با مسئولان درون سازماني و برون سازماني به منظور  پيشبرد برنامه هاي در دست اجرا و پيش بيني شده سازمان خود است.

در اين ميان رسانه و مطبوعات در شکل يک تسهيل کننده عمل کرده و به طرز شگفت آوري قدرت چانه زني و لابيگري مجموعه را با سازمان ها و نهادهاي در تعامل با خود افزايش مي دهند.  در اين زمينه رسانه و مطبوعات نيز در ارتباطي دو سويه با مجموعه به رسالت تعريف شده خود که افزايش آگاهي و دانش افراد مختلف جامعه و در نگاه جزئي تر جامعه هدف مدنظر ( سازمان ها و نهادهاي اقتصادي و مالي) است، مي رسند. در نهايت مي توان اذعان داشت که هر چه بخش روابط عمومي در هر سازمان، ارتباط بهتر و تنگاتنگ تري با مجموعه رسانه هاي جمعي مانند مطبوعات، تلويزيون، راديو و حوزه هاي فرهنگي و شبکه هاي اجتماعي داشته باشد در ثمره کار، شاهد توسعه هرچه بيشتر فعاليت ها و چشم انداز کاري و به تبع آن مجموعه سازماني خود خواهد بود.

شايان ذکر است تاثير تبليغات و حضور نهاد در فضاي رسانه هاي جمعي نيازمند گذشت زمان است و توقع تاثيرات زود بازده در اين زمينه تا حدودي غيرمنطقي است، در واقع سازمان ها و مراکز بايد در يک برنامه هدفمند و مدت دار براي بحث تبليغات و بازاريابي مجموعه خود متحمل صرف زمان و هزينه شوند و اين امري بديهي و اجتناب ناپذير است. در واقع سازمان ها با صرف هزينه مشخص و مداوم در بخش تبليغات و بازاريابي، آينده کاري مجموعه خود را تثبيت و روشن تر مي کنند.

در پايان بايد گفت نگاه بيروني به هر مجموعه حاصل اطلاعاتي است که از داخل سازمان به اطلاع افراد مي رسد و بحث تبليغات در ارتباط با کانون به واسطه جايگاه قانوني فعلي به مراتب حياتي است و اين مهم متناسب با امکانات و مقدورات و بضاعت مالي و نيروي انساني بخش روابط عمومي تاحدودي قابل اجرا و امکان پذير است اما استفاده از ابزارهاي تبليغاتي مؤثر و مناسب، قانوني مهم براي پيشبرد بهتر و سازمان يافته تر در هر سازماني است و کانون نيز از اين قاعده مستثني نيست.

بنابراين در پايان اميد است  اعضاي کانون که با پراکندگي وسيع جعرافيايي و شناخت دوجانبه اي که با جوامع مخاطب خود دارند، به مثابه يک ظرفيت کم نظير، بيش از پيش نسبت به اهميت  فعاليت هاي تبليغي هدفمند در کانون اشراف پيدا کنند و با باوري عميق در اين مسير در کنار کانون قرار گيرند و ضمن همياري و همراهي با ستاد اين نهاد، گسترش فعاليت هاي آينده ساز را مطالبه کنند و در تحقق اين خواسته با دست هاي خود اشاره نمايند که آماده کمک و همراهي اند.

يقين داشته باشيم هرچه به ميزان بيشتري به اين گونه حرکت ها اهميت داده شود، مي توان گام هاي مهمتر و جدي تري را در عرصه رشد و بالندگي کانون که در گرو توسعه فرهنگي و فرهنگ سازي است، برداشت.