مديريت سپرده‌ها در مسير توليد

تاریخ انتشار : 1399/08/21

يک تحليل‌گر مسائل اقتصادي با بيان اينکه بانک‌هاي مرکزي قلب اقتصادي دولت‌ها هستند، گفت: راهکار درست، هدايت سرمايه‌ها به سمت توليد است که رسالت بانک مرکزي است. به گزارش ايبِنا، بسياري از مشکلات اقتصادي ايران قابل حل است. اين را در اظهار نظراتي که کارشناسان اقتصادي بارها عنوان کرده‌اند مي‌توان لمس کرد. اما در عمل گويي از سوي بسياري از بخش‌هاي اقتصادي عزم جدي براي برخورد با مشکلات اقتصادي وجود ندارد. همين امر سبب شده که فساد اقتصادي، دلالي، رانت و احتکار از سوي عده‌اي خاص ادامه دار باشد. عده‌اي که مي‌توان از آنها به عنوان سربازان دشمن و تروريست‌هاي اقتصادي نام برد. بخشي از مشکلات اقتصادي ما ناشي از ناکارآمدي ساختار اقتصادي است که در برخي نقاط نقص‌هايي دارد. ابراهيم رزاقي، اقتصاددان در گفتگو با ايبِنا در اين‌باره سه عامل تاريخي را در وضعيت اقتصادي امروز دخيل دانست و اظهار کرد: تثبيت حقوق‌ها در شرايط تورمي، باز گذاشتن بازار آزاد در شرايط انحصاري و تحريم‌هاي خارجي عواملي هستند که از دهه هفتاد آغاز شدند و همچنان بر اقتصاد ما تاثيرگذاري مي‌کنند. وي درباره خطر باز گذاشتن بازار در شرايطي که انحصارگري وجود دارد، گفت: قبلا اين سياست انجام مي‌شد چون در گذشته واحدهاي تجاري و صنايع کوچک بودند و خاصيت رقابتي داشتند. اما اکنون واحدها بسيار بزرگ هستند و انحصار هم شکل گرفته و اگر انحصار واحدهاي بزرگ بازار را اداره کند، معلوم است چه اتفاقي خواهد افتاد. رزاقي با انتقاد از دلالي و احتکار در بازار کالاهاي اساسي يادآور شد: وقتي فضا به اين سمت و سو حرکت کند چه اتفاقي مي‌افتد؟ افراد عادي، کارگران، کارمندان، بازنشستگان، خانواده‌هاي جانبازان و شهدا، فقرا و روستاييان که توليد اندک دارند همه در يک کفه قرار مي‌گيرند و کساني که قدرت و ثروت را در اختيار دارند در کفه ديگر قرار مي‌گيرند و سنگيني بازار را به نفع خود مي‌چرخانند. اينان به سرعت سرمايه‌دار مي‌شوند، ولي نه با توليد بلکه با دلالي، فساد و احتکار کالاهاي معيشتي مردم. نقدينگي بالا، پاشنه آشيل توليد ملي اين اقتصاددان راهکار درست را هدايت سرمايه‌ها به سمت توليد دانست و اظهار کرد: اين رسالت بانک مرکزي است، اما اول بايد دست دلالان و سوداگران از منافع ملي کوتاه شود. چرا که وقتي سود سرمايه‌هاي توليد چيزي حدود ۱۵ الي ۲۰ درصد است، اما دلالان و وارد کنندگان ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد سود مي برند با چه منطقي و چه ابزاري مي‌توان سرمايه را به سمت توليد کشاند؟ رزاقي ايجاد تعادل در بازار از سوي بانک مرکزي را در شرايطي که نقدينگي بالايي وجود دارد بسيار دشوار دانست و افزود: تا وقتي که شرکت‌هاي حاضر در بورس از حالت نيمه‌تعطيل خارج نشوند و توليد افزايش نيابد، بورس واقعي نمي‌شود. اوراق عرضه تاثيرگذار نخواهد بود و ما با اين روش به نقدينگي بسيار عظيمي مي‌رسيم و چون دولت ماليات هم نمي‌گيرد دچار مشکلات عظيمي مي‌شويم. وي بر ضرورت اتخاذ ماليات بر عايدي سرمايه تاکيد کرد و گفت: امروزه اغلب کشورهاي جهان از راه ماليات کشور خود را اداره مي‌کنند و بايد هشدار داد که تا کي مي‌توان کشور را با فروش نفت اداره کرد؟ تقويت صنعت بسته‌بندي به جاي خام‌فروشي رزاقي راهکار ديگر را توجه به صنعت بسته‌بندي و صادرات دانست و گفت: يکي از راه حل‌هاي رونق گرفتن توليد به ويژه در بخش کشاورزي، توسعه صنعت بسته‌بندي مواد غذايي و نظاير آن است تا صادرات کالاها جايگزين فروش فله‌اي مواد خام به ديگر کشورها شود که سود به مراتب کمتري دارد. اين اقتصاددان و استاد دانشگاه با بيان اينکه ما بعد از انقلاب نمونه‌هاي موفقي از مديريت اقتصاد در شرايط دشوار را داشته‌ايم، يادآور شد: در دوران دفاع مقدس، ايران در برابر دنيا توانست مقاومت کند. چگونه اين امر محقق شد؟ چيزي که وجود دارد ايمان و مقاومت است که رهبري هم به آن اشاره کرده‌اند. اکنون هم اين مقاومت به مقاومت اقتصادي تبديل شده است. رزاقي با بيان اينکه الان بخشي که زير نظر دولت نيست بايد بتواند راه خود را بيشتر باز کند، اظهار کرد: ما در صنايع خود افرادي را داريم که مي‌توانند بدون چشم‌داشت منافع کارهاي بسياري انجام دهند. آمريکا استقلال ايران را نمي‌پذيرد و اصلا به کدام کشور اجازه داده که خود به خود صنعتي شود؟ وقتي فضا اينگونه است بايد به نيروي بالقوه خودمان تکيه کنيم. وي درباره تاثير تحريم‌ها بر فروش کالاهاي ايران يادآور شد: آمريکا هميشه تهديد مي‌کند و نقطه ضعف ايران را در فروش نفت خام مي‌داند. خب چرا خام فروشي کنيم؟ اگر نفت را تبديل کنيم و به صورت فرآورده‌هاي آماده صادر کنيم چگونه مي‌توانند اين را کنترل کنند؟ رزاقي با بيان اينکه بايد تحريم‌ها به نقطه قوت ما تبديل شود، خاطرنشان کرد: چطور در صنايع دفاعي توانستيم رشد کنيم؟ اگر به ما گفتند زعفران ارزان و فله‌اي نقطه ضعف ايران است، ما بايد بتوانيم با بسته‌بندي مناسب آن را ارائه دهيم يا اگر گفتند مشکل ما اين است که خرما را خام و نيمه‌خام با بسته‌بندي نامناسب عرضه مي‌کنيم ما بايد در بسته‌بندي و تجاري‌سازي آن بازنگري کنيم. اين تحليل گر مسائل اقتصادي افزود: وقتي هنوز در اين مسيرها مانده‌ايم و بسياري از توليدات داخلي را حمايت نمي‌کنيم، بانک مرکزي ديگر چه کار مي‌تواند بکند که نکرده است؟ وي اضافه کرد: وقتي ۲.۵ ميليون خانه اصلا ماليات نمي‌دهند، هم اينکه اختلاف طبقاتي کنترل نمي‌شود و هم فعاليت‌هايي که سودشان بالاست به توليد هدايت نمي‌شوند، آيا اين نوعي خود تحريمي نيست؟ رسالت بانک‌ها براي کاهش آسيب‌هاي اقتصادي ابراهيم رزاقي در ادامه درباره نقش بانک مرکزي براي کاهش آسيب‌هاي اقتصادي اظهار کرد: اولين نکته مهمي که وجود دارد آن است که بانک مرکزي بايد استقلال داشته باشد و مستقيماً خود را در برابر قانون اساسي مسئول بداند. در اين ميان، بايد کنترل کامل روي بانک‌هاي ديگر داشته باشد و تلاش کند سپرده‌هاي مردم وارد فعاليت غير توليدي نشود. وي مصوبه کنترل ترازنامه بانک‌ها را هم خوب دانست، اما گفت: امروزه بانک‌ها قلب اقتصادي کشورها هستند و بسياري از مشکلات را از طريق مديريت سپرده مي‌توانند اداره کنند، بيکاري و فقر را از بين ببرند و دولت را واردار کنند که از همه فعالان اقتصادي و حتي از خود بانک‌ها ماليات بگيرد. رزاقي تصريح کرد: سود بانکي بايد سودي باشد که براي توليدکننده صرف داشته باشد و نبايد بانک‌ها سود خود را بر توليد کالاهاي داخلي ترجيح دهند لذا نظارت بر ترازنامه‌ها از اين جهت هم ضروري است که بانک‌ها به سمت تجميع دارايي‌ها و خريد املاک با پولي که مي‌توانست صرف سرمايه‌گذاري در توليد شود، نروند. اين تحليل گر مسائل اقتصادي در پايان گفت: بانک‌ها و در راس آنها بانک مرکزي عامل اصلي اقتصاد هستند و بيش از پيش بايد استقلال خود را از ديگران حفظ کنند و از آنچه در قانون اساسي گفته شده به صراحت تمام دفاع کنند.