رشد لاک‌پشتي بخش حمل‌ونقل

تاریخ انتشار : 1402/08/02

دنياي‌اقتصاد : لجستيک مولفه اصلي هزينه ساير بخش‌ها نظير کشاورزي، صنعت و خدمات به‌شمار مي‌آيد از آن جهت که بخش مهمي از هزينه نهاده‌هاي واسطه آنها را تشکيل مي‌دهد. از ديدگاه اقتصادي هزينه لجستيک که بخش قابل‌توجهي ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از قيمت تمام‌شده کالاها را شامل مي‌شود، براي کشورهاي درحال‌توسعه اهميت زيادي دارد، زيرا کشورهاي درحال‌توسعه معمولا صادرکننده کالاهاي حجيم و مواد اوليه‌اي هستند که اغلب به کشورهاي دوردست صادر و هزينه حمل‌ونقل شان بالا است.

از طرف ديگر، واردکننده کالاهاي سرمايه‌اي نسبتا گرانبها هستند که بايد هزينه حمل و نگهداري بالايي را بپردازند. هر اندازه که اين کشورها بتوانند در جهت پويايي و استفاده بهينه از منابع موجود خود در زمينه حمل‌ونقل کارآ تلاش کنند، به همان اندازه هزينه‌هاي پرداختي آنها بابت حمل‌ونقل کم خواهد شد و تورم داخلي يا وابستگي‌هاي خارجي کمتري ايجاد مي‌کند.

ايران به لحاظ ژئوپليتيکي موقعيتي استثنايي در منطقه غرب آسيا دارد و به‌طور بالقوه يک کشور تجاري-لجستيکي محسوب مي‌شود، به ‌همين‌دليل مرکز پژوهش‌هاي اتاق ايران در يک گزارش پژوهشي وضعيت بخش لجستيک ايران موردتحليل قرار داده‌است.

بر اساس اين گزارش مزيت‌هاي لجستيک ايران در منطقه استراتژيک خاورميانه به حدي است هريک از دلايل آن کافي است که اهميت لجستيک و الزام به توسعه آن در ايران مورد تاکيد جدي قرار گيرد. آمارهاي بخش لجستيک در ايران نشان مي‌دهد که با وجود اينکه در سال‌هاي ۸۳ تا ۹۹، توليد ناخالص داخلي ايران به‌طور متوسط سالانه ‌تنها ۱.۵‌درصد رشد داشته، اما بخش لجستيک به‌طور متوسط هر سال‌۴.۶‌درصد رشد داشته‌ که نشان‌دهنده روند مثبت در اين بخش است.

در اين بين از بين بخش‌هاي مختلف لجستيک، زيربخش انبارداري با رشد ۱۵.۵‌درصدي و زيربخش انبارداري با رشد ۶.۵‌درصدي وضعيت بهتري در خلق ارزش‌افزوده دارند اما زيربخش حمل‌ونقل در دوره مذکور تنها ۳.۱‌درصد رشد داشته‌است. رشد ارزش‌افزوده حمل‌ونقل مي‌تواند نشانه‌‌‌‌‌‌‌اي از نقش ايران در نقشه تجارت‌جهاني باشد و به همين دليل در اين گزارش جزئيات وضعيت ايران در حمل‌ونقل دريايي، ريلي و هوايي مورد بررسي قرارگرفته‌است.

 موقعيت ممتاز ايران در حوزه لجستيک

ايران به لحاظ موقعيت جغرافيايي، سياسي، داراي موقعيت استثنايي در منطقه غرب آسيا است و به‌طور بالقوه يک کشور تجاري - لجستيکي محسوب مي‌شود.

از نظر موقعيت جغرافيايي ايران در محل تقاطع اروپا، آفريقا، آسياي‌جنوبي و خاورميانه قرار دارد. علاوه براين روابط سياسي نسبتا متعادلي با همسايگان خود دارد که امکان روابط تجاري مطلوب را ايجاد‌کرده است.

حضور ايران در منطقه استراتژيک خاورميانه و قرارگرفتن در مسير کريدورهاي اصلي ترانزيت و حمل‌ونقل بين‌المللي موقعيت خاصي را در حوزه لجستيک براي ايران فراهم کرده‌است. همچنين امکان استفاده و به‌کارگيري روش‌هاي پنج‌گانه حمل‌ونقل (جادهاي، ريلي، هوايي، دريايي و خط لوله) ديگر ويژگي ممتاز ايران در اين بخش است.

دارا بودن بيش از ۵۸۰۰‌کيلومتر ساحل آبي و ۶۵۰۰کيلومتر مرز خشکي و دسترسي کامل به آب‌هاي آزاد و بنادري که بالقوه توانايي قرارگرفتن بين ۱۰بندر بزرگ لجستيکي دنيا را دارند (مانند بندر شهيدرجايي) ايران را به کشور مهمي در حوزه ترانزيت کالا تبديل‌کرده است.

شواهد و تجربه‌هاي زيادي در طرح‌هاي بزرگ بين‌المللي نظير کريدورهايي در شمال، شرق و غرب ايران حاکي از آن است که قدرت‌هاي جهاني اراده‌اي به مطرح‌شدن ايران در منطقه ندارند و کشورهاي همسايه به‌سرعت در حال خلق موقعيت‌هاي لجستيکي و ترانزيتي جديد هستند و ايران به‌سرعت بايد گام‌هاي موثر را بردارد.

 ارزش‌ افزوده لجستيک در ايران

بررسي ارزش‌افزوده بخش حمل‌ونقل، انبارداري و ارتباطات به قيمت ثابت و جاري حاکي از يک روند افزايشي (به استثناي سال‌۱۳۹۴به قيمت ثابت) دارد. نرخ رشد متوسط ارزش‌افزوده به قيمت ثابت آنها سالانه ۴.۶‌درصد طي دوره فوق محاسبه شده‌است، درحالي‌که توليد ناخالص داخلي طي همان دوره سالانه به‌طور متوسط ۱.۵‌درصد رشد داشته‌است. ميانگين نرخ رشد حمل‌ونقل، انبارداري و ارتباطات بيش از سه‌برابر ميانگين نرخ رشد توليد ناخالص داخلي است که بسيار قابل‌توجه است. تحليل جزئي‌تر ارقام سه زيربخش حمل‌ونقل، انبارداري و ارتباطات تصوير روشني ارائه مي‌کند. ارقام ارزش‌افزوده به قيمت ثابت حاکي از رشد ارزش‌افزوده هر سه زير بخش حمل‌ونقل، انبارداري و ارتباطات (به استثناي سال‌۱۳۹۴) است.

ميانگين رشد سه زير بخش حمل‌ونقل ۳.۱‌درصد، انبارداري ۶.۵‌درصد و ارتباطات ۱۵.۵درصد محاسبه شده‌است. بيشترين نرخ رشد به ارتباطات تعلق دارد، بدين معني که بخش ارتباطات سهم زيادي در ميانگين رشد دوره ۴.۶‌درصد داشته‌است. در دوره موردنظر پيشرفت‌هاي سريع فناوري در سطح بين‌المللي و داخلي به‌رغم رشد اقتصادي نسبتا پايين توليد ناخالص داخلي دوره، رشد ارتباطات امکان‌پذير بوده‌است.

 به‌نظر مي‌رسد تفاوت قابل‌ملاحظه‌اي بين سهم ارزش‌افزوده فعاليت‌هاي سه‌گانه حمل‌ونقل، انبارداري و ارتباطات به قيمت جاري و ثابت ديده مي‌شود. سهم ارزش‌افزوده به قيمت ثابت حمل‌ونقل با ۹.۹۲درصد بيشترين سهم را در سال‌۱۳۸۳ داشته و در سال‌هاي بعد از سهم آن کاسته و در سال‌۱۳۹۴ به ۷.۸۰درصد رسيده‌است. کاهش سهم حمل‌ونقل به‌دليل افزايش سهم ارتباطات است که در ابتداي دوره ۴.۹‌درصد شروع و در انتهاي دوره به ۱۶.۵‌درصد رسيده‌است. سهم ارزش‌افزوده انبارداري تقريبا ثابت و به‌طور متوسط ميانگين ۳درصد را حفظ کرده‌است.  فعاليت حمل‌ونقل که همواره بيشترين سهم را داشته‌است، به علت اهميت و نقش زياد آن در ارائه خدمات به فعاليت‌هاي توليدي است و از حمل‌ونقل جاده‌اي، ريلي، هوايي و دريايي تشکيل شده‌است که نسبت آنها در هر کشور تابع شرايط جغرافيايي آن است و توسعه هريک بيانگر سياستگذاري معين در سطح کلان است.

 سهم بالاي حمل‌ونقل جاده‌اي

حمل‌ونقل جاده‌اي در ايران بسيار گسترده است و تمامي مناطق حتي دورافتاده‌ترين روستاها را در دسترس قرار داده‌است. حمل‌ونقل جاده‌اي مزيت‌هاي بزرگي چون انعطاف‌پذيري بالا، سرعت نسبتا بالا (بعد از حمل‌ونقل هوايي)، ارزان‌بودن و دسترسي گسترده به بيشتر نواحي کشور را دارد. البته همه اين موارد براي ايران صادق و حتي گاهي پررنگ‌تر از کشورهاي ديگر است. به اين دليل که بخش قابل‌توجهي از ايران خشکي است، حمل‌ونقل جاده‌اي به‌طور نسبي مقرون‌به‌صرفه‌تر است. حمل‌ونقل جاده‌اي براي مسيرهاي کوتاه مناسب بوده و بازده خوبي دارد، اما در مسافت‌هاي طولاني روش‌هاي ديگر برتري دارند. از نظر اقتصادي ارزش‌افزوده‌اي که حمل‌ونقل جاده‌اي ايجاد مي‌کند بسيار قابل‌ملاحظه است. ارقام نشان مي‌دهد حمل‌ونقل جاده‌اي در طول دوره سال‌هاي۱۳۸۳ تا ۱۳۹۴ نقش اول و تعيين‌کننده‌اي در بين انواع حمل‌ونقل دارد و با نوسانات کمي موقعيت خود را در سطح سهم ۸۳.۳‌درصد از ارزش‌افزوده کل خدمات حمل‌ونقل حفظ کرده‌است.

وضعيت حمل‌ونقل دريايي ايران

در بين انواع ديگر حمل‌ونقل، حمل‌ونقل دريايي به‌عنوان با صرفه‌ترين نوع حمل‌ونقل کالا در کنار ساير ويژگي‌هاي منحصربه‌فردش، نقش بي‌بديلي در توسعه‌تجارت بين‌المللي دارد.