تاریخ انتشار : 1397/10/05
*فرنود حسني
نقدينگي افسارگسيخته امروز به چالش بزرگ و اصلي اقتصاد ايران تبديلشده است بهگونهاي که کوچکترين تحولات بيروني و دروني در اقتصاد ايران بهواسطه حرکت سيلآساي اين نقدينگي منجر به بروز تکانههاي شديد و غيرقابلکنترلي در بطن جامعه ميشود. افزايش غيرمنطقي قيمت مسکن، سکه، دلار، خودرو و... يا به وجود آمدن حباب در ميان قيمت عرضهکننده اصلي و بازار که ناشي از رواج سفتهبازي و نظام دلالي در ميان مردم داراي سرمايههاي خرد و سرگردان است اولين دستاورد فزوني نقدينگي در جامعه است.
فراتر از تحليل چرايي گرايش عمومي به سفتهبازي و دلالي که اثر آن در اقتصاد همچون اثر پروانهاي است و عاقبت آن گردابي هولناک است که همه مردم جامعه را به کام خود خواهد کشيد لازم است در خصوص چگونگي برونرفت کشور از شرايط مذکور و ايجاد زمينهها و بسترهاي لازم براي هدايت سرمايههاي خرد و نگران مردم بهسوي پروژهها و طرحهاي مفيد به حال اقتصاد و جامعه بيشتر انديشيد و راهکار پيدا کرد.
تجربه چندي پيش يکي از خودروسازان که سايت خود را براي فروش تعداد محدودي خودرو بازکرده بود و در مقابل هزاران نفر متقاضي به سايت هجوم آورده بودند نشان ميدهد که مردم با اصول و منافع حاصل از سرمايهگذاري بيگانه نيستند چراکه در مقابل فراخوان ساده يک شرکت خودروساز ميلياردها تومان سرمايه آماده ورود به کار شد که بهجرئت ميتوان گفت 90 درصد اين سرمايه با رويکرد سفتهبازي و استفاده از حباب قيمتي کارخانه و بازار وارد اين جريان شد. اما بهراستي چگونه ميتواناين سرمايهها را به اموري منطبق بر نياز واقعي کل جامعه هماهنگ و همراه کرد.
اگر همين صنعت خودروسازي را که از رانت بسيار خوب عدم واردات آزاد خودرو بهخوبي بهرهمند ميشود و مجموعهاي از خودروهاي ضعيف و مونتاژي را با صفهاي طويل فروش و پيشفروش به مردم عرضه ميکند، بررسي کنيم پي به عارضهاي که اقتصاد ايران بهطورجدي مبتلابه آن است خواهيم برد.
اين عارضه تسهيل شرايط ايجاد رانت و حباب و سفتهبازي توسط نهادهاي عامل و مسئول بهواسطه استفاده از مدلهاي سنتي و قديمي در جمعآوري نقدينگي از کف جامعه است که گاه در قالب افزايش نرخ سود بانکي، گاه بهوسيله فروش سکه و زماني هم با پيشفروش خودرو شکل ميگيرد و بهجاي التيام احوال اقتصاد به التهاب بيشتر آن منجر ميشود. اين روند زمينهساز هيجان کاذب و ايجاد نگراني در مردم نسبت به فرداست که ميتواند با روشهايياصولي و مبتني بر شيوههاي صحيح يک اقتصاد سالم التيام پيدا کند.
يکي از اين شيوهها که امروزه در اقتصاد دنيا بسيار رايج است و مدلي بسيار خوب و منطقي براي کنترل و يا هدايت نقدينگي به سمت پروژهها و فعاليتهاي سودمند اقتصادي و اجتماعي استتأمين سرمايه جمعي يا Crowd funding است که استفاده صحيح از آن ميتواند به حذف فضاها و فرصتهاي رانت ساز در اقتصاد کمک بسياري کند و سرمايههاي خرد مردم را در يک جريان هدفمند و در يک فضاي آرام اقتصادي به سمت يک جريان سودآور منطقي هدايت کند که در گام اول خود جامعه از تبعات مثبت اين سرمايهگذاري بهرهمند شود. بيشک اينگونهسرمايهگذاريها تاثير مثبتي در اشتغالزايي و خروج کشور از رکود و تورم خواهند داشت و ابزار بسيار کارايي براي رفع مدلهاي سنتي جمعآوري نقدينگي از سطح جامعه است.
در اين ميان بانکها يا شرکتهاي تأمين سرمايه آنها بهعنواننهادهاي واسط گردش پول در جامعه که مورد اعتماد طرفهايسرمايهگذار و سرمايهدار هستند ميتوانند با تعريف اين مدل بهعنوان يک روش عمومي پروژههاي کوچک و بزرگ را ارزيابي و پس از تائيد شرايط، آنها را براي تأمين سرمايه به مشتريان علاقهمند به سرمايهگذاريهاي خرد در پروژهها معرفي کنند.
چنانچه روند تکويني اين پروژهها از جرياني منطقي و اصولي برخوردار باشد ميتوان اميدوار بود که پروژهها پس از اتمام و بهرهبرداري به دليل شفافيت بالا فرآيند ورود به بورس و ايجاد ارزشافزوده براي سرمايهگذارانش را پيدا کند.
بيشک چنين فرآيندهايي به دليل شفافيت بسيار بالا عاري از هرگونه فضاي رانتي و حبابي خواهند بود و مردم بهعنوانسرمايهگذاران خرد ميتوانند با اطمينان خاطر سرمايههاي خود را وارد چرخه چنين پروژههايي بکنند. در اين مدل ديگر نه سايتي براي ثبت سفارش هک خواهد شد و نه سايتي به دليل حجم زياد متقاضي از کار خواهد افتاد. بلکه جامعه در آرامش کامل با مجموعه بسيار زيادي از پروژههاي قابل سرمايهگذاري مواجه خواهد بود که ميتواند با اطمينان از تائيد و کارشناسي نظام بانکي براي سرمايهگذاري آنها را انتخاب کند.