تاریخ انتشار : 1401/06/16
به گزارش خبرنگار ايبِنا، نرخ واقعي بازده يک سرمايه گذاري (يعني پس از تعديل آن به لحاظ تورم) عبارت است از درصد ساليانه سود بهدست آمده از آن؛ بنابراين، نرخ واقعي بهدرستي و بهطور دقيق بيانگر قدرت خريد واقعي يک ميزان معين از پول در طول زمان است.
تعديل بازده اسمي (پولي) بهدليل تورم و تصحيح آن اين امکان را به سرمايهگذار ميدهد تا آن مقدار از بازده اسمي خود را که بازدهاي واقعي است مشخص و تبيين کند.
علاوه بر تعديل تورم، سرمايهگذاران بايد به اثر ساير عوامل، مثل ماليات و هزينههاي سرمايه گذاري مثل کارمزدها، در محاسبه بازده واقعي پول خود در انتخاب گزينههاي مختلف سرمايه گذاري توجه کنند.
فرمول تعديل را ميتوان بهصورت زير نوشت:
نرخ تورم – نرخ بازده اسمي = نرخ بازده واقعي
در اين يادداشت به محورهاي کليدي زير خواهيم پرداخت:
• نرخ واقعي بازده تعديل کننده سود سرمايه گذاري به دليل آثار تورم است.
• نرخ واقعي بازده با دقت بيشتري عملکرد سرمايه گذاريها نسبت به نرخ اسمي بازده اندازه گيري ميکند.
مثال: فرض کنيد يک برگ اوراق قرضه يا مشارکت خريده ايد يا در آن سرمايه گذاري کرده ايد که نرخ سود يا بهره ساليانه ۲۰درصد دارد، اگر نرخ تورم جاري و فعلي ساليانه ۱۵ % باشد، نرخ واقعي بازده شما از آن سرمايه گذاري يا پس انداز فقط ۵ درصد است. اين بدان معني است که ارزش واقعي پاداش پس انداز شما که ايثارگونه مصرف حال و فعلي خود را به اميد بهبود کمي و کيفي آن به آينده موکول کرده ايد، به آيندهاي که سراسر با نااطميناني و نامعلومي و نايقيني همراه است، آيندهاي که شما شايد نباشيد، ولي اصل و فرع آن قرض دهي سر جايش باشد، بهرحال بخاطر تورم پس انداز و سرمايه گذاري شما از ۲۰ درصد به ۵ درصد کاهش يافته است.
ميتوانيم با نرخهاي فرضي مثال بالا، سناريوي ديگري مطرح کنيم. مثلاً، شما ۲۰۰ ميليون جمع کرده ايد تا اتومبيلي براي خانواده تهيه کنيد. قبل از خريد تصميم ميگيريد يکسال ديگر صبوري کنيد تا با بازده پس انداز آن پول در يک بانک بتوانيد اتومبيل کمي بهتر بخريد، بالا رفتن ۱۵ درصدي تورم با برنامه ريزي شما چه ميکند. همان اتومبيل قبلي را هم اگر بتوانيد بخريد شاهکار کرده ايد.
بههرحال، يک سرمايه گذار بايد به نرخ بازده واقعي يا اسمي تکيه کند؟ نرخهاي واقعي يک تصوير حقيقي نه فتوشاپ از چگونگي عملکرد يک سرمايه گذاري به شما ميدهد. در صورتيکه نرخهاي اسمي يا پولي آنهايي هستند که شما در تبليغات قرض دهندگان مثل بانکها و در راستاي اغواگريها يا در معرفي محصولات مالي و سرمايه گذاري ميبينيد.
عوامل اثرگذار بر نرخ واقعي بازده
مشکلي که در رابطه با نرخ بازده واقعي يا نرخ واقعي بازده داريم آنست که شما تا آنکه اتفاق نيفتد نميدانيد مقدار آن چقدر است. يعني، تورم براي هر دوره زماني معين و مشخص (Given) يک نماگر دنبال رو (Trailing) و بدنبال واقعه آمدني و از مشاهدات گذشته است. استاد بزرگوار و با سواد ما در درس سرمايه گذاريهاي مالي در دانشگاه ايالتي ايوا، وقتي به اينجا ميرسيديم تمثيلي ميآورد که اشتباه در لحاظ کردن تورم انتظاري در سرمايه گذاريها مثل اشتباه در بستن دکمههاي پيراهن است که تا به دکمه آخر نرسي نميفهمي که از اول، از اولين دکمه، کارت با اشتباه همراه بوده است. بهرحال ويژگي آن نوع نماگرها آنست که تنها وقتي محاسبه پذير ميشوند که دوره زماني آنان به پايان رسيده باشد. بعلاوه، نرخ بازده واقعي کلاً وقتي بدرستي بدست ميآيد که ساير هزينهها را که در بالا بدان اشاره شد نيز بحساب آوريم.
تفاوت ميان نرخ بهره يا سود اسمي و واقعي
نرخ بهره واقعي به نرخ بهرهاي گفته ميشود که براي تورم تعديل و تصحيح شده، يا بعبارت ديگر، تورم يعني کاهش قدرت خريد پول ما از آن زدوده و محو شده باشد تا بتواند بدرستي منعکس کننده واقعي هزينه وجوه قرض يا وام گيرنده و مشخص کننده بازدهي واقعي قرض دهنده يا يک سرمايه گذار باشد. نرخ سود يا بهره اسمي يا پولي به نرخ بهرهاي گفته ميشود که هنوز نرخ تورم در آن لحاظ نشده است. با نرخ تورم هم که همه آشنا هستيم و با آن مانوس، و به معني آنست که يک واحد پولي ملي ما (درست آن ريال است، ولي شما مثلاً يک اسکناس ۱۰۰۰ توماني را در نظر بگيريد) ديگر نميتواند بطور موثر، يعني در عمل، همان مقدار کالايي را که ماه قبل، به فرض با آن ميتوانستيم بخريم امروز خريداري کنيم.
احمد يزدان پناه / استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(س)