تاریخ انتشار : 1397/09/03
استاد اقتصاد بينالملل اظهار داشت: هيچ کشوري دوست ندارد آمريکا يا ايران را دشمن خود کند، همه به نوعي از اين دعوا فراري هستند. البته آمريکا با توجه به ابزارهايي که در اختيار دارد بنگاههايي که به سمت ايران حرکت مي کنند را مجازات ميکند مگر اينکه منافع اين برقراري ارتباط بيشتر از اين مجازات باشد.
به گزارش ايلنا، يکي از موضوعات مهم اقتصاد کشور در حال حاضر بحث تحريمها و تاثيرات آن بر اقتصاد کشور است. اين تحريمها مجموعهاي از مباحث را شامل ميشود که يکي از آنها موضوع سوئيفت است، جمشيد عدالتيان عضو اتاق بازرگاني و داراي دکتري اقتصاد بينالملل است. عدالتيان باور دارد کشورها براساس اصل هزينه و فايده تصميم گيري ميکنند بنابراين از پذيرش مقر سوئيفت در کشور خود اجتناب ميکنند.
مشروح گفت وگوي ايلنا با عدالتيان را در ادامه ميخوانيد:
کارمزد دريافت سوئيفت اروپايي در قبال تحريمهاي آمريکا قابل توجه نيست
يکي از بخشهايي که تحريمها اقتصاد ايران را نشانه گرفته مشکل در نقل و انتقالات مالي و سوئيف است و اروپا به نوعي وعده راه اندازي سوئيفت ويژه را داده است اما مشکل اصلي محل آن است به طوري که تا امروز هيچ کشوري آن را نميپذيرد. دليل اين عدم پذيرفتن را در چه ميدانيد؟
مهمترين مسئله در اين موضوع تهديدهاي آمريکا است و اينکه اگر کشوري ميزبان اين سيستم باشد تحت تحريم آمريکا خواهد بود و قطعا آن کشور را بدون مجازات نخواهد گذاشت و کشورها نيز تصميمهاي خود را براساس اصل هزينه و فايده اتخاذ ميکنند، چون کارمزد دريافت آن در قبال تحريمهاي آمريکا قابل توجه نخواهد بود بنابراين کشورها تصميم ميگيرند از پذيرش آن خودداري کنند.
هيچ کشوري بيمورد خود را وارد دعواي دو کشور ديگر نميکند
چرا برخيها بهترين محل استقرار سيستم سوئيفت را در کشور لوکزامبورگ عنوان ميکردند هرچند اين کشور هم تا الان آن را نپذيرفته است؟
لوکزامبورگ چون عضو اتحاديه اروپا نيست و اصولا بسياري از کشورها مانند آلمان، هلند و فرانسه براي دور زدن سيستم مالياتي خود از کشورهاي لوکزامبورگ و سوئيس استفاده ميکنند، از همين روي اين کشور اسناد بانکي را به راحتي در اختيار نهاد يا فردي قرار نميدهد و اطلاعات را کاملا حفظ ميکند و از اين نظر ميتوانست براي ما راه چاره باشد. اما در مجموع بايد اين را در نظر گرفت هيچ کشوري بيمورد خود را وارد دعواي دو کشور ديگر نميکند.
مجازات برقراري ارتباط با ايران بيشتر از منافع آن است
پس موضوع پيچيده است؟
در ظاهر اينگونه است اما در در واقع پيچيده نيست. فرض کنيد شما از خياباني عبور ميکنيد و دو نفر در حال درگيري هستند، شما در برابر اين موضوع چند راه داريد؛ ميتوانيد دو طرف را از يکديگر جدا کنيد يا طرف يکي از آنها را بگيرد که در دو حالت ميتواند براي شما آسيبزا باشد اما يک راه هم اين است که راه خود را در پيش بگيريد. در شرايط کنوني مسئله ايران و امريکا نيز اينگونه است و هيچ کشوري دوست ندارد آمريکا يا ايران را دشمن خود کند، همه به نوعي از اين دعوا فراري هستند. البته آمريکا با توجه به ابزارهايي که در اختيار دارد بنگاههايي که به سمت ايران حرکت مي کنند را مجازات ميکند مگر اينکه منافع اين برقراري ارتباط بيشتر از اين مجازات باشد.
اقتصاد ايران به اندازهاي نيست که بتواند نظرات خود را در سطح جهاني ديکته کند
پس اروپا نيز هزينه و فايده کرده که از ايران جانبداري ميکند؟ يا موضوع ديگري در ميان است؟
متاسفانه اقتصاد ايران به اندازهاي نيست که بتواند نظرات خود را در سطح جهاني ديکته کند. ايران با 400 ميليارد دلار توليد ناخالص داخلي خود براي ديگران سود اندکي دارد. اما اينکه چرا اروپا از اين جانبداري ميکند بايد توجه داشت که اتحاديه اروپا و خانم موگريني منافع اتحاديه را سبک و سنگين ميکنند و اينجا است که منافع سياسي و امنيتي محاسبات را به هم ميريزد. فايده سياسي برجام در اين است که به نوعي ضررهاي احتمالي را پيشگيري مي کند. اتحاديه اروپا باور دارد که نگه داشتن برجام هزينهي کمتري نسبت به يک مناقشه اتمي بيپايان در خاورميانه دارد و اين پيشبيني را ميکند که در صورت بروز جنگ دوباره با سيل عظيم مهاجرها روبه رو خواهد شد که براي امنيت اروپا هزينه سنگيني دارد.
بنابراين اتحاديه اروپا خارج از اصل هزينه و فايده اقتصادي به دنبال راهکاري براي تامين امنيت خود است که در محاسبات امنيتي و سياسي جايگاه مهمي دارد.
گويا قرار است خانم موگريني از ترکيه ديدار داشته باشد به نظر شما تا چه اندازه اين احتمال وجود دارد که ترکيه مقر اين سوئيفت را بپذيرد؟ آيا ترکيه اين آمادگي را دارد؟
اينکه ترکيه اين موضوع را بپذيرد يا نه بايد منتظر آينده بود اما به دليل رابطه گسترده ترکيه با ايران اين احتمال دور از ذهن نيست. در مورد آمادگي ترکيه نيز بايد توجه داشت که تمام زير ساختهاي سوئيفت آماده است و فقط مقر آن هنوز نامعلوم است بنابراين از نظر آمادگي يا زيرساخت مشکلي وجود ندارد.
استقرار سوئيفت در ترکيه جايگاهش را به عنوان کشور صنعتي منطقه تثبيت مي کند
شما در پذيرش مقر سوئيفت به اصل هزينه و فايده اشاره کرديد اين چه امتيازاتي براي ترکيه ميتواند داشته باشد؟
بالاخره اتحاديه اروپا بايد آوانسهايي به ترکيه بدهد، ببينيد تمام کشورها با بدوبستان کار ميکنند و وقتي کشوري از کشوري ديگر درخواستي دارد بايد امتيازاتي به آن بدهد. اتحاديه اروپا ميتواند در مورد تعرفههاي ترجيحي يا کمکهاي اقتصادي به ترکيه امتيازاتي بدهد. بايد توجه داشت که در اين بلبشوها همه به دنبال منافع خود هستند و ترکيه نيز از اين قاعده مستثني نيست، پس اگر ترکيه ميزبان ان باشد قطعا فوايدي براي اين کشور خواهد داشت.
البته اين موضوع براي ترکيه که به دنبال رهبري جهان اسلام است بسيار مهم است چون هم حيثيت و اعتبار اقتصادي ايجاد ميکند، هم جايگاه اين کشور را به عنوان کشور صنعتي منطقه تثبيت مي کند و در بازارهاي منطقه نفوذ ميکند. همچنين ميتواند ايران را در کنترل داشته باشد. بنابراين شايد براي ترکيه منافع دارد اما در بلند مدت به نفع ما نيست. بايد توجه داشت ايران به دنبال قدرت اول اقتصادي در منطقه است و تمام مبادلات ايران بايد از طريق ترکيه انجام شود.
تنها يک راه داريم و آن ارتقاي قدرت چانه زني از طريق پيشرفت اقتصادي است
به نظر شما نبايد ايران نيز در مبادلات اقتصادي مانند نحوهي دريافت پول نفت در موضع قدرت باشد و گاها خود اقدام به تعيين شرايط کند؟
منطقا حرف شما درست است اما براي کشور ما اينگونه نيست. در حال حاضر مقاومت و برنده شدن در هر سطحي در برابر امريکا استراتژي کشور ما است. مثلا ما فکر ميکنيم که اگر دلار تضعيف شود و يورو يا يوان، لير و روپيه جايگزين آن شوند براي امريکا مهم خواهد بود در حاليکه اين طور نيست. فرض کنيد يورو جايگزين دلار شود رفتار اروپا با امريکا همانند سابق نخواهد بود؟ به هرحال تاثير درگيري پولها کوتاه مدت است و ما در بلند مدت تنها يک راه داريم و آن ارتقاي قدرت چانه زني از طريق پيشرفت اقتصادي است.
کشورهاي منطقه، آسياي مرکزي، اروپا، چين وهند از رابطه ايران و آمريکا وحشت دارند
ايران چگونه مي تواند اين جايگاه را کسب کند؟
شما چين را در نظر بگيريد؛ اين کشور تا 1980 درهاي خود را به تمام دنيا بسته و به نوعي ايزوله شده بود اما بعد از ايفاي نقش جديد حالا پس از سي سال حرفي براي گفتن دارد. واقعيت اين است براي اينکه کشور ما از لحاظ اقتصادي رشد کند بايد هميشه اصل هزينه و فايده را در نظر بگيريد. خيلي از کشورهاي منطقه، آسياي مرکزي، اروپا، چين وهند از اينکه ما رابطه خوبي با آمريکا داشته باشيم وحشت دارند و ترس دارند که ايران پايگاه سرمايه گذاري شود.
درخواست تغيير رفتار ايران فقط در ظاهر است
چرا اين کشورها از اين رابطه وحشت دارند؟
اين شرايط از دو جهت براي اين کشورها مناسب است؛ اولا ميتوانند نظرات خود را به ايران ديکته کنند و ثانيا رشد اقتصادي ايران کند ميشود. در واقع اين کشورها تغيير رفتار ايران را دوست ندارند و به نوعي از اين درگيري ها سود ميبرند. به نظرم هيچ کس تمايل به حل مشکلات ايران ندارد و درخواست تغيير رفتار ايران فقط در ظاهر است.