تاریخ انتشار : 1398/07/10
به گزارش خبرنگار ايبِنا، به طور کلي، هدف از تشکيل مناطق آزاد در دنيا، اعطاي معافيتهاي مالياتي يا گمرکي براي ايجاد رونق و رشد و توسعه تجارت هستند. در ايران نيز هدف از ايجاد اين مناطق «تسريع در انجام امور زيربنايي، عمران و آباداني، رشد و توسعه اقتصادي، سرمايهگذاري و افزايش درآمد عمومي، ايجاد اشتغال سالم و مولد، تنظيم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهاي جهاني و منطقهاي، توليد و صادرات کالاهاي صنعتي و تبديلي و ارائه خدمات عمومي» عنوان شده است.
يکي از صنايع فعال در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي ايران، صنعت بيمه است که ميتواند هم در افزايش پرتفوي بيمهاي و هم جذب سرمايهگذاري خارجي داشته باشد. در حال حاضر ۴ شرکت جنرال بيمهاي حافظ، ايران معين، اميد و آسماري و ۲ شرکت بيمه اتکايي ايرانيان و امين در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي کشور فعال هستند. براي بررسي مشکلات، دغدغهها، چالشها و فرصتهاي اين شرکتها گفتگويي با عليرضا يزدان دوست داشتيم.
آنچه که در زير ميخوانيد متن کامل گفتگوي تفصيلي ايبِنا با وي است.
ايبِنا: فارغ از اينکه تعداد مناطق آزاد و ويژه اقتصادي در کشور افزايش يابند يا نه، چالشهاي شرکتهاي بيمه مناطق آزاد چه مواردي هستند؟ در صورتي که اين مناطق افزايش نيابند، ظرفيت پرتفوي بيمه در مناطق آزاد چه قدر است؟ از سوي ديگر اگر شرکتهاي سرزمين اصلي از مناطق آزاد خارج شوند، تا چه ميزان بر پرتفوي شرکتهاي مناطق آزاد افزوده ميشود؟
يزداندوست: نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از جنبههاي کلان اقتصادي به موضوع افزايش مناطق آزاد و ويژه اقتصادي در کشور نگاه ميکنند. در دنيا هم براي تبديل يک منطقه به منطقه آزاد مسائلي مانند مباحث مالياتي، صادرات و واردات و راه اندازي صنايع در نظر گرفته ميشود تا بتوان در نقطهاي رونق ايجاد کرد و چه بسا آن را به عنوان «هاب» منطقه تبديل کرد. از سوي ديگر ميبينيم که به طور عمومي مهمترين و پر رفتوآمدترين بنادر در دنيا هم عموماً جزو مناطق آزاد هستند.
موافقين و مخالفين تبديل يک منطقه به منطقه آزاد در بين نمايندگان مجلس ايران نيز بيشتر از جنبههاي کلان به اين موضوع نگاه ميکنند و کمتر از نقطه نظر بيمهاي به آن مينگرند. از نقطه نظر بيمهاي، بسياري از فاکتورها در يک منطقه آزاد يا ويژه اقتصادي، مانند جمعيت، گاهاً ثابت و چه بسا نزولي هستند. نرخ رشد جمعيت در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي در بسياري از مقاطع زماني، ممکن است صعودي نبوده و ثابت يا منفي باشد.
اگر بخواهيم به عنوان مثال تنها فاکتور جمعيت را در مناطق آزاد ثابت در نظر بگيريم، به جز موضوع نرخ تورم که ميتواند افزايش حق بيمه توليدي در رشتههايي مانند درمان و شخص ثالث را نيز در پي داشته باشد، ساير فاکتورهاي بيمهاي در اين مناطق ثابت هستند و لذا انتظار افزايش پرتفوي بيمه اي در اين مناطق ممکن است امري محتمل نباشد.
با اين حال شايد مهمترين عارضهاي که شرکتهاي بيمهاي فعال در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي با آن روبهرو هستند، حضور شرکتهاي سرزمين اصلي است.مهمترين عارضهاي که شرکتهاي بيمهاي فعال در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي با آن روبهرو هستند، حضور شرکتهاي سرزمين اصلي است. اين شرکتها بسيار راحت وارد مناطق آزاد ميشوند و با سرمايه بيشتر، نامهاي گوش آشناتر و سابقه بيشتر طبيعي است که بتوانند راحتتر جذب پرتفوي کنند. بايد توجه داشت که سرمايه شرکتهاي مناطق آزاد نسبتا پايينتر از سرزمين اصلي است و در بهترين حالت سابقه فعاليت آنها نيز به ۱۵ سال ميرسد.
همچنين شرکتهاي سرزمين اصلي از نظر تبليغاتي نيز بودجه بيشتري دارند و به طور کلي يکي از مشکلات شرکتهاي بيمه مناطق آزاد، حضور بيمهگران سرزمين اصلي در اين مناطق است. البته از نظر قانوني، نميتوان مانعي براي حضور اين شرکتها در مناطق آزاد ايجاد کرد و شرکتهاي بيمه در مناطق آزاد تنها با تکيه بر توانمنديهاي خوداز جمله خدمات ويژه يا متفاوت ميتوانند مشتريان را قانع کنند تا با آنها همکاري داشته باشند.
ايبِنا: آماري داريد که اگر شرکتهاي سرزمين اصلي در مناطق آزاد فعاليت نکنند، چه ميزان ظرفيت بيمهاي براي شرکتهاي مناطق آزاد به وجود خواهد آمد؟
يزداندوست: آماري ندارم. حتي سالنامه بيمه مرکزي هم آمار حق بيمههاي توليدي و خسارتهاي پرداختي را به شکل استاني منتشر ميکند. به عنوان نمونه، دو جزيره کيش و قشم که هر دو جزو مناطق آزاد هستند و حجم عمليات بيمهاي در آنها بالاست، در سالنامه بيمه مرکزي جزو استان هرمزگان در نظر گرفته ميشوند و تفکيکي از اين نظر بين استان هرمزگان و اين مناطق وجود ندارد.
ما نميدانيم که حق بيمه توليدي در منطقه عسلويه در استان بوشهر، منطقه ارس يا بندرانزلي چقدر است. به همين دليل هم نميتوانيم بگوييم که چه ميزان از عمليات بيمهگري در اين مناطق متعلق به شرکتهاي سرزمين اصلي و چه مقدار متعلق به شرکتهاي مناطق آزاد است. با اين حال ترديدي وجود ندارد که در صورت خروج شرکتهاي سرزمين اصلي از مناطق آزاد، پرتفوي شرکتهاي بيمه مناطق به مراتب بيش از پرتفوي کنوني آنها خواهد بود.
در حال حاضر شرکتهاي بزرگ سرزمين اصلي در مناطق آزاد ملک خريده يا اجاره کردهاند و با تعدادي نيرو در اين مناطق فعال هستند. اگر پرتفوي قابل قبولي در اين مناطق وجود نداشت، شايد شرکتهاي بزرگ هم تمايلي براي اين هزينه ها نداشتند.
ايبِنا: فرصت رو به رشد صنعت بيمه و شرکت آسماري را در مناطق آزاد چه ميدانيد و در چه رشتههايي ميتوانيد موفقتر باشيد؟
يزداندوست: با توجه به مجوز جنرال بيمه آسماري براي فعاليت در مناطق آزاد، در همه رشتهها ميتوانيم عملکرد مناسبي داشته باشيم. شرکت بيمه آسماري پيش از اين شايد خيلي به سمت ايجاد يک فرايند بازاريابي در مناطق آزاد حرکت نکرده بود ولي در حال حاضر طرحهاي جديدي را براي بازاريابي تهيه و تدوين کردهايم و به جز رشته درمان که در آن با توجه به وجود سهامدار عمدهاي به نام شرکت کمکرسان ايران مزيت رقابتي داريم. در رشتههاي آتشسوزي، مهندسي و مسئوليت نيز ميتوانيم رشد خوبي را تجربه کنيم. طبيعتا حضور پررنگتر در رشتههاي درمان خيلي براي بيمه آسماري کار سختي نيست و لذا همه تمرکز ما روي اين است که بتوانيم در ساير رشتهها مانند آتش سوزي، باربري، مسئوليت و مهندسي و کشتي و شناور بتوانيم قوي تر عمل کنيم.
ايبِنا: حق بيمه توليدي بيمه آسماري در ۶ ماهه ۹۸ چه ميزان بوده است؟
يزداندوست: الان نميتوانم عدد و رقم دقيق را اعلام کنم ولي حق بيمه توليدي بيمه آسماري در ۶ ماهه نخست سال ۹۸ نسبت به ۶ ماهه نخست سال گذشته بيش از ۶۰ درصد رشد داشته است. ما رشد خوبي داشتهايم. با توجه به شرايط موجود بازار، نسبت خسارت خوبي هم داريم و اميدواريم با توجه به طرحهاي جديد در زمينه بازاريابي، شرايط بهتري را هم تجربه کنيم.
ايبِنا: مناطق آزاد در دنيا به طور سنتي براي جذاب سرمايه گذاري خارجي، توليد و صادرات ايجاد شدهاند. چرا در ايران جداي از بحث تحريم، در جذب سرمايه خارجي به ويژه در صنعت بيمه ناموفق بوده ايم؟
يزداندوست: همانطور که مطلع هستيد، قوانين و مقررات لازم براي ورود سرمايهگذاران خارجي در مناطق آزاد از جمله در خصوص صنعت بيمه پيشبيني شده و ضوابط لازم براي سرمايهگذاري خارجي چه در قالب اشخاص حقيقي و حقوقي مشخص است.
سرمايهگذاران خارجي براي حضور و ورود به صنعت بيمه ايران تمايل دارند. چند سال پيش و در زماني که مقوله تحريم تا سطح کنوني محدوديت ايجاد نکرده بود، برخي از فعالان در کشورهاي حوزه خليج فارس تمايل به حضور در صنعت بيمه ايران را داشتند. به هرحال بايد توجه داشت که ايران با جمعيت بيش از ۸۰ ميليوني خود، ظرفيت بالايي براي توسعه صنعت بيمه دارد و همچنين ميتوان با اين کشورها همکاري داشت و اتکايي از آنها قبول يا به آنها واگذار کرد.
از سوي ديگر نيز ميتوانيم در قالب شرکتهاي سهامداري با شرکتهاي خارجي در مناطق آزاد همکاري داشته باشيم. برخي از کشورهاي منطقه هم تمايل دارند به جهت نزديکي جغرافيايي به جاي همکاري اتکايي با شرکتهايي در کشورهاي اروپايي با شرکتهايي در منطقه و حتي ايران همکاري اتکايي داشته باشند.
ايبِنا: در حوزه بيمه به سرمايهگذار خارجي چه امتيازي ميدهيم تا در مناطق آزاد ايران سرمايهگذاري کند؟
يزداندوست: اين موضوع شايد فقط امتياز نيست. موضوع دسترسي براي شرکتهاي بيمه به ويژه در حوزههايي مانند بازديد، ارزيابي ريسک و غيره براي شرکتهاي بيمهاي بسيار مهم است. اگر واقعا فضاي رقابتي براي کار داشته باشيم، شايد شرکتهاي عراقي يا عماني تمايل بيشتري براي واگذاري اتکايي يا تاسيس شرکت مشترک بيمهاي با ايران داشته باشند تا اينکه بخواهند اين همکاري را با شرکتهاي اماراتي يا غيره داشته باشند.
اين موضوع درباره شرکتهاي بيمه کشورهاي عضو اکو و حوزه آسياي ميانه و قفقاز مانند تاجيکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقيزستان نيز صدق ميکند. بايد توجه داشت که برخي از کشورهاي همسايه ايران، عضو سازمان همکاريهاي اقتصادي (اکو) هستند و حتي زماني دانشکده بيمه اکو در تهران قرار داشت. ميتوان براي همکاريهاي بيمهاي يا سرمايهگذاري بسياري از فعالين اين حوزه را براي همکاري مجاب کرد.
ايبِنا: سرمايه گذاري هند در بندر چابهار از تحريم معاف شده است. اين موضوع و انتقال کالاهاي هندي به افغانستان از طريق اين بندر که جزو مناطق آزاد است، چه قدر فرصت براي صنعت بيمه ايجاد کرده است؟
يزداندوست: آمارها نشان ميدهد که فرصتهايي براي صنعت بيمه در چابهار ايجاد شده است. متاسفانه چون آمار چابهار از آمار سيستان و بلوچستان جدا نميشود، آمارهاي مربوط به حق بيمه توليدي نيز دقيق نيست. بيمه آسماري در حال حاضر در چابهار حضور ندارد ولي برنامه داريم که در مقطع زماني مناسب در اين منطقه حضور يابيم.
در بازديدهاي ميداني که طي دو سال گذشته از چابهار داشتم، به وضوح ميتوان تاثير سرمايهگذاري خارجي در چابهار و توسعه اين بندر و شهرهاي اطراف آن را ديد. اين موضوع حتما بر حوزه بيمه نيز تاثيرگذار بوده است. با اين حال بازهم نمي توان با عدد و رقم درباره اين موضوع صحبت کرد چون آمارهاي بيمهاي چابهار هم مانند ساير مناطق آزاد به طور تفکيک شده منتشر نميشود.
ايبِنا: ماه گذشته انتخابات سنديکاي بيمهگران برگزار شد و سيدمحمد کريمي براي دو سال به عنوان دبيرکل جديد اين سنديکا انتخاب شد. اولويت سنديکا در دوره جديد از نظر شما چه بايد باشد؟
يزداندوست: انتخابات سنديکا قرار بود اسفندماه ۹۷ برگزار شود اما با توجه به تغيير اساسنامه سنديکا که در دستورکار شورايعالي بيمه قرارداشت، تا شهريورماه به تعويق افتاد.
همان طور که ميدانيد، ۱۰ نفر در اين انتخابات نامزد شدند. فارغ از اينکه سيدمحمد کريمي به عنوان دبيرکل سنديکا انتخاب شد، نکته مهم اتفاق نظر و همسوئي در صنعت بيمه در جهت مثبت بود که در اين انتخابات حاصل شد.فارغ از اينکه سيدمحمد کريمي به اين سمت انتخاب شد، نکته مهم اتفاق نظر و همسوئي در صنعت بيمه در جهت مثبت بود که در اين انتخابات حاصل شد. حتي اگر آقاي دکتر حجاريان نيز براي اين سمت انتخاب شده بود، ميتوانست مفيد فايده و تاثيرگذار باشد زيرا به هرحال هر ۲ نامزد اصلي اين انتخابات از بزرگان صنعت بيمه بودند.
يکسري از موارد در صنعت بيمه وجود دارد که نيازمند پيگيري آنها از سوي دبيرکل است. بلافاصله بعد از انتخاب سيدمحمد کريمي به عنوان دبيرکل سنديکا، چند نفر از پيشکسوتان صنعت بيمه تاکيد کردند که فارغ از اينکه راي ما چه کسي بوده و چه کسي انتخاب شده است، نکته مهم احترام گذاشتن به راي اکثريت و قبول آن است. الان نيز تمام هم و غم خود را بايد براي همکاري با دبيرکل جديد سنديکا داشته باشيم تا اين نهاد به اهدافي که براي آن در اساسنامه مشخص شده، دست پيدا کند.
به طور حتم، دبيرکل سنديکا مجري سياستهايي است که توسط شوراي عمومي و هيات رئيسه پيش بيني شده در اساسنامه، تعيين ميشود. نکته مهم همسوئي و همصدايي سنديکا و بيمه مرکزي بود که به هرحال به نظر ميرسد اين امر در انتخابات اخير محقق شده است و اظهار نظرهاي رياست محترم بيمه مرکزي نيز گوياي اين است که بايد تمام شرکتها سعي در تقويت سنديکا و استفاده بهينه از پتانسيلهاي اين تشکل صنفي داشته باشند.
ايبِنا: يکي از موضوعاتي که اين روزها مطرح ميشود، اين است که چه قدر از وظايف نظارتي بيمه مرکزي قابل انتقال به سنديکاست. نظر شما در اين خصوص چيست؟
يزداندوست: آقاي غلامرضا سليماني رئيس کل بيمه مرکزي ديدگاههاي روشن و شفافي در اين موضوع داشته اند و بنظر ميرسد که بيمه مرکزي بي تمايل نيست که بخشي از وظايف غيرحاکميتي و قابل تفويض خود را به سنديکا که يک اتحاديه صنفي و تخصصي است، واگذار کند. با توجه به ترکيب کنوني سنديکا و ارتباط قوي آن با بيمه مرکزي، تصورم اين است که اتفاقات خوبي در اين زمينه رخ خواهد داد و سنديکا در بسياري از حوزهها ميتواند به بيمه مرکزي کمک کند و همسو با نهاد نظارتي حرکتهاي مناسبي داشته باشد.
ايبِنا: صحبتي در پايان داريد؟
اميدوارهستم که با تمامي اين بحثها ضريب نفوذ بيمه در کشور افزايش يابد. صنعت بيمه در ايران با وجود سابقه طولاني که دارد، متاسفانه هنوز نتوانستهايم ضريب نفوذ خوبي داشته باشيم. اميدوار هستيم تا با کمک رسانهها و فرهنگسازي براي بيمه، مردم استقبال بيشتري از صنعت بيمه داشته و دست کم منافع خريد بيمهنامه را بدانند و پرداخت حق بيمه را هزينه تلقي نکنند.