تاریخ انتشار : 1399/03/25
مرکز پژوهشهاي مجلس نتايج تحقيق آسيب شناسي صادرات غيرنفتي در ايران را منتشر و اعلام کرد: ارزش دلاري صادرات غيرنفتي ۱۷ ساله ايران با نرخ رشد متوسط ساليانه ۱۶.۲۳ درصد، ۱۰.۶ برابر شد.
به گزارش ايبِنا، دفتر مطالعات اقتصادي مرکز پژوهش هاي مجلس در گزارشي، با عنوان «گزارش نخست آسيب شناسي صادرات غيرنفتي در ايران»، روند صادرات غيرنفتي در اقتصاد ايران را بررسي کرده است.
اين مرکز در گزارش خود، از زواياي مختلف آماري، موارد مرتبط با صادرات از جمله ارزش دلاري و سهم عمده کالاهاي صادراتي، طبقه بندي سهم کالاهاي صادراتي به تفکيک کدهاي HS، شرکاي تجاري عمده و تحليل سهم آنها از تجارت خارجي ايران، ارزآوري کالاهاي صادراتي، محاسبه شاخص هاي تمرکز کالاهاي صادراتي و ساير موارد نيز تحليل شده است.
براساس گزارش مرکز پژوهش هاي مجلس خلاصه يافته هاي اصلي اين تحقيق به شرح ذيل است:
۱. برنامه ريزي براي حفظ بازار صادراتي و توسعه صادرات کالا و نيز احصاي مسائل و مشکلات موجود در سر راه صادرات غيرنفتي، مستلزم شناخت وضعيت موجود امکانات صادراتي از يک سو و مشتريان خارجي از سوي ديگر است.
۲. ارزش دلاري صادرات غيرنفتي طي سال هاي ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۷ از ۴/۲ ميليارد دلار به ۴۴/۷ ميليارد دلار رسيده است. به عبارت ديگر، طي هفده سال، ارزش دلاري صادرات غيرنفتي با نرخ رشد متوسط ساليانه ۱۶/۲۳ درصد ۱۰/۶ برابر شده است.
۳. بررسيهاي آماري نشان ميدهد که طي سال هاي ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۷ در سال ۱۳۸۷ بيشترين بازار صادراتي از نظر تعداد با ۱۷۰ کشور قرار داشته و کمترين آن هم مربوط به سال ۱۳۹۳ با ۱۴۰ کشور است. با اين حال، روند کلي نشانگر کاهش تعداد کشورها يا بازارهاي هدف در اين سال هاست.
۴. الگوي صادرات ايران از نظر شرکاي تجاري الگوي نامتقارني است. منظور از عدم تقارن، اين است که تعداد کمي از کشورها سهم بالايي در تجارت ما دارند و تعداد زيادي از آنها سهمي بسيار اندک. در سال ۱۳۸۰ از ميان ۱۶۳ کشور داراي رابطه تجاري با ايران، تعداد هشت کشور (يعني ۴/۹ درصد از کشورهاي طرف معامله ما) بيش از نيمي از ارز حاصل از صادرات کالاهاي غيرنفتي را عايد کشورمان ساخته اند و کمتر از نيم ديگر اين درآمد ارزي از ۱۵۵ کشور باقي مانده حاصل شده است.
۵. سهم چهار کشور امارات متحده عربي، چين، عراق و جمهوري کره، مجموعاً بيش از ارزش صادرات به ۱۴۵ کشور ديگر به عنوان مقصد کالاهاي صادراتي ايران در سال ۱۳۹۷ بوده است. اين تمرکز نسبتاً شديد در بازارهاي هدف صادراتي ميتواند براي کشور يک تهديد تلقي شود.
۶. روند حرکت ما در طول زمان در جهت توسعه صادرات در بخش کالاهاي غيرنفتي، به تمرکز بر برخي کشورها انجاميده است. به عبارت ديگر، در طول زمان، رابطه تجاري ما با کشورهاي مختلف به طور يکسان رشد نکرده است.
۷. با در نظر گرفتن، ارزش صادراتي گروههاي کالايي برحسب قسمت در نظام HS مقدار شاخص تمرکزگرايي هيرشمن براي دوره زماني ۱۳۹۶-۱۳۸۰ به طور متوسط به عدد ۰/۳۸ مي رسد که نشان از تمرکز نسبي بالاي صادرات است.