پاشنه‌آشيل صادرات صنعتي ايران

تاریخ انتشار : 1402/03/30

وابستگي صادرات به محصولات منبع‌محور

دنياي‌اقتصاد : بررسي ساختار صادرات صنعتي ايران و سهم صادرات محصولات ايران از کل صادرات صنعتي در سال ۱۳۹۹ نشان مي‌دهد، در اين سال بيش از ۵۴‌درصد صادرات صنعتي ايران را محصولات منبع‌محور و تنها حدود ۵/ ۰‌درصد از صادرات صنعتي ايران را صادرات محصولات با فناوري پيشرفته تشکيل مي‌دهند. اما در حدود ۵/ ۳۲‌درصد از صادرات صنعتي ايران متعلق به محصولات با فناوري متوسط است. بر اين اساس مي‌توان گفت حدود ۳۳‌درصد از صادرات صنعتي ايران را صادرات محصولات با فناوري متوسط و پيشرفته تشکيل مي‌دهند. طبيعي است که مابقي صادرات صنعتي ايران (در حدود ۱۳درصد) نيز مربوط به صادرات محصولات با فناوري پايين است. بر اين اساس شايد بتوان گفت پاشنه‌آشيل ايران در ساختار صادرات صنعتي، وابستگي آن به صادرات محصولات منبع‌محور است.

مرکز پژوهش‌هاي مجلس در گزارشي، جايگاه ايران در شاخص‌هاي توليد و صادرات محصولات با فناوري‌هاي متوسط و پيشرفته را براساس داده‌هاي يونيدو در سال‌هاي ۱۳۹۹-۱۳۶۹بررسي کرد. در اين گزارش عنوان شده است، با توجه به نقش فناوري‌هاي متوسط و پيشرفته در رشد و توسعه اقتصادي، اين دسته از فناوري‌ها مورد توجه بسياري از کشورهاي جهان هستند. از اين‌رو ارزيابي‌هاي مستمر از توسعه فناوري‌هاي متوسط و پيشرفته و چالش‌هاي آن در سطح جهاني صورت مي‌گيرد.به طورکلي ايران در شاخص سهم صادرات توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته از کل صادرات صنعتي در رتبه هفتاد و سوم از ميان ۱۵۴کشور قرار دارد و کشورهايي مانند ترکيه با رتبه ۵۵ و هندوستان با رتبه ۶۱ در جايگاه‌هاي بهتري هستند.

بررسي شاخص رقابت‌پذيري صنعتي نشان مي‌دهد با وجود اينکه روند يکي از زيرشاخص‌هاي آن با عنوان تعميق و ارتقاي فناوري ايران با سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته ايران از ارزش‌افزوده توليدات صنعتي، در دوره 1369 تا 1389 ارتقا يافته و به 45درصد رسيده، طي سال‌هاي 1390 تا 1399 ثابت مانده است. همچنين در سال 1399 بيش از 54درصد صادرات صنعتي ايران را محصولات خام و نيمه‌خام تشکيل مي‌دهند و تنها حدود 5/ 0‌درصد از صادرات صنعتي ايران، صادرات محصولات با فناوري پيشرفته هستند و در حدود 32/ 5‌درصد از صادرات صنعتي ايران متعلق به محصولات با فناوري متوسط است. بر اين اساس مي‌توان گفت، کشور به صادرات محصولات مواد خام و نيمه‌خام وابسته است و سهم فناوري‌‌‌هاي پيشرفته در صادرات اصلا ملموس نيست.

 

روند توسعه فناوري در ايران

گزارش‌هايي از سوي برخي نهادهاي کشور در مورد شاخص‌هاي توليد و صادرات محصولات با فناوري‌هاي متوسط و پيشرفته به صورت سالانه تهيه مي‌شود؛ اما روندي از توسعه فناوري‌ها در توليد و صادرات محصولات کشور به دست نمي‌دهند. ارزيابي محتوايي وضعيت ايران در شاخص‌هاي توليد مورد بررسي نشان مي‌دهد که ساختار توليد ايران به لحاظ ارتقاي فناوري يا به عبارتي سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته ايران از ارزش‌افزوده توليدات صنعتي در دوره (2000-1990)، از حدود ۲۸‌درصد در سال ۱۳۶۹ به حدود ۴۱‌درصد در سال ۱۳۷۹ افزايش يافته، سپس در دوره بعدي (2010-2000) از حدود ۴۱‌درصد در سال ۱۳۷۹ به حدود ۴۵‌درصد در سال ۱۳۸۹ افزايش يافته، اما دوره (2020-2010) تا سال ۱۳۹۹ اين شاخص در همان حدود ۴۵‌درصد باقي مانده است. بر اين اساس مي‌توان گفت، ساختار توليد ايران در دوره ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹ از منظر فناوري ارتقاي قابل قبولي يافته است؛ اما براساس اين شاخص در دوره ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۹ بهبود قابل‌توجهي در فناوري توليد مشاهده نمي‌شود. با وجود اينکه در سال ۱۳۹۹ (۲۰۲۰) ايران در زمينه شاخص سهم ارزش‌افزوده توليدات صنعتي با فناوري متوسط و پيشرفته از کل ارزش‌افزوده صنعتي (MHVAsh) در رتبه 24 از ميان ۱۵۴کشور قرار دارد و از کشورهايي مانند ترکيه با رتبه ۴۳ و هندوستان با رتبه ۲۵ در جايگاه بهتري قرار دارد، اين امر ناشي از پايين بودن مخرج کسر ارزش‌افزوده توليدات صنعتي ايران نسبت به کشورهاي ترکيه و هندوستان است؛ زيرا ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته هر دو کشور مذکور از ايران به طور مطلق بيشتر است. همچنين ايران از نظر شاخص شدت صنعتي‌شدن (INDint) در رتبه 35 از ميان ۱۵۴کشور قرار دارد و کشورهايي مانند ترکيه با رتبه ۳۴، هندوستان با رتبه ۲۲ و قطر با رتبه ۲۱ در جايگاهي بهتر و کشورهايي مانند عمان با رتبه۳۶، عربستان‌سعودي با رتبه ۴۵، مصر با رتبه ۶۱ و ازبکستان با رتبه ۶۶ در جايگاه پايين‌تري قرار دارند. به‌علاوه ايران از نظر شاخص ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته سرانه (MHVAC) در رتبه 59 از ميان ۱۵۴کشور قرار دارد و کشورهايي مانند ترکيه با رتبه ۴۳، کويت با رتبه ۴۸، قطر با رتبه ۲۱ و عمان با رتبه ۴۱ در جايگاهي بهتر و کشورهايي مانند اندونزي با رتبه ۶۲، هندوستان با رتبه ۷۸، ازبکستان با رتبه ۸۵ و جمهوري‌آذربايجان با رتبه ۱۰۰ در جايگاه پايين‌تر قرار دارند.

به‌طور کلي جايگاه ايران از نظر شاخص‌هاي تعميق و ارتقاي فناوري به‌عنوان جزئي از شاخص عملکرد رقابت‌پذيري صنعتي (CIP) مناسب به نظر نمي‌رسد و اهتمام جدي سياستگذاران به منظور تنوع‌بخشي به توليدات کشور و ارتقاي صادرات فناوري‌هاي پيشرفته براي نقش‌آفريني جدي اين دسته از توليدات و صادرات غيرنفتي در اقتصاد کشور ضروري است.

شاخص سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته

اين شاخص بيانگر سهم ارزش‌افزوده صنايع با فناوري متوسط و پيشرفته در کل ارزش‌افزوده صنعتي يک‌کشور است که سطح پيچيدگي فناوري توليد در صنعت کشور را نشان مي‌دهد. به‌طور کلي، سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته از کل ارزش‌افزوده توليدات صنعتي طي سال‌هاي مذکور صعودي بوده، به طوري که از 28درصد در سال 1369به حدود 45درصد در سال 1399افزايش يافته است. همچنين، روند شاخص سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته از کل ارزش‌افزوده توليدات صنعتي در سال‌هاي مذکور از 42 در سال 1369 به حدود 54 در سال 1399افزايش يافته است. در واقع، شاخص سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته از کل ارزش‌افزوده توليدات صنعتي، سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته از کل ارزش‌افزوده توليدات کارخانه‌اي را در مقايسه با ساير کشورها در مقياسي بين صفر تا 100 قرار مي‌دهد. همچنين طي سال‌هاي مذکور سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته ايران رشد يافته است. البته نوسان‌هايي در روند اين متغير مشاهده مي‌شود که مي‌تواند ناشي از عوامل مختلفي مانند شرايط محيط کسب‌وکار باشد. به‌عنوان مثال، در سال‌هاي 1377 تا 1380 روند افزايشي از 33درصد در سال 1377 به 44درصد در سال 1380 مشاهده مي‌شود. همچنين، افزايش قابل‌توجه 7درصدي در سال ۱۳۸۸ نسبت به سال ۱۳۸۷ مشاهده مي‌شود که با روند کاهشي تا سال 1392 به سطح قبلي بازمي‌گردد.

شاخص شدت صنعتي‌شدن ايران

متغير شدت صنعتي‌شدن از ميانگين سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته از کل ارزش‌افزوده توليدات صنعتي و سهم ارزش‌افزوده توليدات صنعتي از توليد ناخالص داخلي به دست مي‌آيد که به‌منظور مقايسه با ساير کشور، شاخص شدت صنعتي‌شدن در مقياسي بين صفر تا 100 قرار داده مي‌شود.

شدت صنعتي‌شدن ايران از سال 1369 تا 1388 با شيب ملايمي صعودي بوده، به‌طوري که از حدود 27درصد در سال 1369 به حدود 54درصد در سال 1388 -بالاترين رقم اين شاخص براي ايران در دوره مورد بررسي- رسيده است؛ اما از سال 1389روند اين شاخص نزولي شده، به طوري که در سال 1399 به حدود 44 مي‌رسد که البته هنوز با معيارهاي جهاني فاصله دارد. در واقع، فضاي بالاي روند منحني اين شاخص تا عدد 100 فاصله اين شاخص براي ايران تا برترين کشور را نشان مي‌دهد. همچنين مقايسه شاخص شدت صنعتي‌شدن ايران و شاخص سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته از کل ارزش‌افزوده توليدات صنعتي نشان مي‌دهد که تغييرات هر دو شاخص با هم هماهنگ است و اين امر مي‌تواند نشان‌دهنده ميزان اهميت نقش فناوري و نوآوري در صنعتي شدن کشور باشد. تا سال 1388با افزايش سطح فناوري توليد در کشور (براساس شاخص سهم ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته از کل ارزش‌افزوده توليدات صنعتي) شاخص صنعتي‌شدن نيز به طور متناسب افزايش يافته است، به طوري که هر دو شاخص در سال 1388 به حداکثر ميزان خود مي‌رسند و از سال 1388به بعد هر دو شاخص روند نزولي ملايمي دارند.

شاخص ارزش‌افزوده توليدات صنعتي با فناوري متوسط و پيشرفته سرانه ايران

اين شاخص بيانگر سرانه ارزش‌افزوده صنايع با فناوري متوسط و پيشرفته يک کشور است که سطح پيچيدگي فناوري توليد در صنعت کشور را در قياس با ظرفيت بالقوه نيروي انساني آن نشان مي‌دهد.

به‌طور کلي ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته سرانه طي سال‌هاي 1369 تا 1390 صعودي بوده که در سال‌هاي مذکور از 62دلار در سال 1369 به حدود 369دلار در سال 1390 افزايش يافته؛ اما از سال 1391 تا 1399 در حول خطي ثابت در حال نوسان است و مي‌توان گفت که از سال 1391 روند رشد اين متغير متوقف شده است. همچنين روند شاخص ارزش‌افزوده توليدات با فناوري متوسط و پيشرفته سرانه طي سال‌هاي 1369 تا 1390 افزايش محدودي داشته و به رقم 4 رسيده؛ اما از سال 1391 رو به کاهش بوده و به رقم 9/ 1 رسيده است. شايان ذکر است که اين شاخص در مقياسي بين صفر تا 100 قرار مي‌گيرد که نشان مي‌دهد جايگاه ايران در مقايسه با ساير کشورها در اين شاخص بسيار پايين است.

صادرات پايدار: اقتصادداناني که نظريه‌هاي اساسي درباره رشد اقتصادي مطرح کرده‌اند، پيشرفت مبتني بر فناوري را نيروي محرک اصلي آن برشمرده‌اند. در دودهه گذشته نيز تغييراتي در رويکردهاي سنتي سياستگذاري در کشورهاي درحال توسعه ايجاد شده و نقش کليدي تلاش‌هاي فناورانه درون‌زا براي کسب مهارت کامل نسبت به فناوري‌هاي نوين، انطباق آنها با شرايط محلي ارتقا و انتشار آنها در کشور و بهره‌برداري از آنها در عرصه بين‌المللي از طريق رشد صادرات و متنوع‌سازي فناوري‌ها مورد توجه سياستگذاران قرار گرفته است؛ به طوري که در دنياي کنوني نقش مهم نوآوري فناورانه در توسعه اقتصادي آن را به حوزه کليدي در سياست اقتصادي تبديل کرده است. ميزان صادرات محصولات با فناوري متوسط و پيشرفته (MHT) يکي از شاخص‌هاي مهم ميزان تحقق اقتصاد دانش‌بنيان است و به‌عنوان يکي از زيرشاخص‌هاي جهاني نوآوري GII، شاخص عملکرد رقابت‌پذيري صنعتي (CIP) مطرح است.  صادرات محصولات با فناوري متوسط و پيشرفته جزو صادرات پايدار است؛ زيرا اين محصولات متکي بر علم و فناوري هستند، نه منابع تمام‌شدني (مثل نفت و گاز)؛ به‌علاوه به توليد محصولات تکميلي مضاعف منجر مي‌شوند. افزون بر اين، نوسانات بازار فروش توليدات دانش‌بنيان به مراتب کمتر از محصولات ديگر نظير توليدات خام بوده و بازده اقتصادي صادرات آنها به نسبت محصولات ديگر بالاتر است. به بيان ديگر اين نوع محصولات ارزش صادراتي بالايي دارند که اين امر به ايجاد انگيزه در عملکرد فعالان اقتصادي ازجمله بخش خصوصي کمک مي‌کند. ديگر مزاياي صادرات محصولات و خدمات دانش‌بنيان عبارت از ايجاد وابستگي به دانش و فناوري (به‌خصوص دانش بومي) در کشور مقصد صادرات؛ نفوذ اجتماعي، سياسي و فرهنگي در کشور مقصد صادرات؛ ايجاد توان مقابله با تحريم‌ها در کشور مبدأ و ارتقاي کيفيت توليدات داخلي و کاهش وابستگي به منابع طبيعي و محصولات خام هستند.

طبقه‌بندي بين‌المللي استاندارد صنعتي

اين سيستم براي طبقه‌بندي استاندارد بين‌المللي صنايع مختلف و با هدف مقايسه آمارهاي اقتصادي جهاني از سوي شوراي اجتماعي اقتصادي سازمان ملل متحد در سال 1948 ايجاد و به کشورهاي عضو اين سازمان توصيه شد از اين سيستم، به‌عنوان استاندارد ملي در طبقه‌بندي همه فعاليت‌هاي اقتصادي خود استفاده کنند. از اين سيستم طبقه‌بندي، در زمينه‌هاي مختلف ازجمله جمعيت، توليد، اشتغال، درآمد ملي و ساير آمارهاي اقتصادي استفاده مي‌شود. در اين سيستم ابتدا همه فعاليت‌هاي اقتصادي به چند بخش اصلي تقسيم مي‌شوند. براي نمونه کد «01» براي بخش کشاورزي، شکار و جنگلداري است. سپس هر بخش اصلي به چند رده تقسيم مي‌شود. براي مثال، رده «۰۱۱» شامل فعاليت‌هاي کشاورزي و فعاليت‌هاي مرتبط است. به همين ترتيب، رده‌ها نيز به گروه‌هاي جزئي‌تري تقسيم مي‌شوند و درنهايت، طبقه‌ها در پايين سطح از طبقه‌بندي قرار مي‌گيرند.

طبقه‌بندي برمبناي محصول (CPC):  در ابتداي دهه 1970، کميسيون آمار سازمان ملل متحد با همکاري ساير سازمان‌هاي بين‌المللي از جمله اداره آمار اروپا اقدام‌هايي را به‌منظور ارائه سيستمي هماهنگ با ISIC براي طبقه‌بندي کالا و خدمات آغاز کردند.

تعريف سازمان همکاري‌هاي اقتصادي و توسعه:  اين سازمان، صنايع و محصولات را براساس شدت فناورانه بودن طبقه‌بندي کرده که از سال 1980به طور مداوم مورد بازنگري قرار گرفته است. به‌طورکلي دو فهرست براي محصولات با فناوري پيشرفته ارائه شده؛ فهرست صنايع توليدي يا رويکرد بخشي و فهرست توليدکنندگان يا رويکرد محصول.

دسته‌بندي صنايع توليدي براساس فناوري:  صنايع با فناوري پيشرفته: هواپيما و فضاپيما؛ داروها؛ ماشين‌آلات اداري؛ شمارشگر و محاسبه‌گر؛ راديو، تلويزيون و تجهيزات ارتباطي و ابزارهاي پزشکي، دقيق و بصري.

صنايع با فناوري پيشرفته-متوسط: ماشين‌ها و لوازم الکتريکي؛ وسايل نقليه موتوري، تريلرها و نيمه‌تريلرها؛ مواد شيميايي غير از داروها؛ تجهيزات جاده‌اي و تجهيزات حمل‌ونقل و تجهيرات و ماشين‌آلات.

صنايع با فناوري متوسط-پايين: ساخت و تعمير کشتي‌ها و قايق‌ها، محصولات لاستيکي و پلاستيکي، زغال‌سنگ سوخته، محصولات پتروشيمي تصفيه‌شده و سوخت هسته‌اي، ديگر محصولات معدني غيرفلزي، فلزات پايه و محصولات فلزي ساخته‌شده.

صنايع با فناوري پايين: صنايع بازيافتي، چوب، خمير کاغذ، کاغذ، محصولات کاغذي، چاپ و انتشار، محصولات غذايي، نوشيدني و توتون، پارچه، محصولات نساجي، چرم و کفش.

تعريف اداره آمار اتحاديه اروپا: اداره آمار اتحاديه اروپا سه‌رويکرد براي شناسايي محصولات و خدمات فناوري‌هاي سطح پيشرفته دارد.

رويکرد بخشي: اين رويکرد شامل مجموعه‌اي از صنايع توليدي مطابق با شدت فناورانه (نسبت هزينه تحقيق و توسعه به ارزش‌افزوده) است که با استفاده از طبقه‌بندي آماري فعاليت‌هاي اقتصادي در جامعه اروپا، در دو يا سه‌سطح عددي به‌منظور تعيين گروه‌ها به کار گرفته مي‌شود. در اين رويکرد، فعاليت‌هاي توليدي به چهار گروه فناوري‌ها شامل فناوري‌هاي «پيشرفته»، «متوسط»، «متوسط و پايين» و «پايين» و در بخش خدمات نيز به دو گروه خدمات دانش‌بر و خدمات کمتر دانش‌بر تقسيم مي‌شوند.

رويکرد اختراعات: در اين رويکرد، گروه‌بندي براساس طبقه‌بندي بين‌المللي اختراعات صورت مي‌پذيرد و فناوري‌هاي سطح پيشرفته عبارت از هوانوردي، فناوري اطلاعات، تجهيزات کسب‌وکار خودکار و کامپيوتري، ليزر و نيمه‌هادي‌ها هستند.

رويکرد محصول: اين رويکرد بر سطح شدت فناورانه محصولات صنايع توليدي استوار است. به اين ترتيب، محصولات فناوري‌هاي سطح بالا براساس محاسبه شدت تحقيق و توسعه نسبت به گروه محصولات شناسايي مي‌شود (نسبت هزينه تحقيق و توسعه به فروش کل). فهرست محصولات با فناوري‌هاي سطح پيشرفته برحسب طبقه‌بندي بين‌المللي استاندارد تجارت در دسترس است.

تعريف بانک جهاني: صادرات محصولات فناوري‌هاي سطح پيشرفته، يکي از شاخص‌هاي مهم ارائه‌شده در گزارش‌هاي بانک جهاني است. شناسايي محصولات با فناوري‌هاي پيشرفته براساس شدت تحقيق و توسعه (نسبت هزينه‌هاي تحقيق و توسعه به فروش کل) استوار است.

تعريف سازمان توسعه صنعتي سازمان ملل متحد:  صادرات محصولات فناوري‌هاي سطح متوسط و پيشرفته، يکي از زيرشاخص‌هاي مهم ارائه‌شده در گزارش‌هاي سازمان توسعه صنعتي سازمان ملل متحد (UNIDO) است. شناسايي محصولات با فناوري‌هاي متوسط و پيشرفته نيز بر شدت تحقيق و توسعه (نسبت هزينه‌هاي تحقيق و توسعه به فروش کل) استوار است.