هفت گام تا انرژي پاک

تاریخ انتشار : 1402/12/19

دنياي اقتصاد : گذر از سوخت‏‏‌هاي فسيلي به انرژي‏‏‌هاي تجديدپذير و کم‏‏‌کربن، يکي از مهم‌ترين چالش‏‏‌هاي پيش‌روي اقتصادهاي نوظهور است. تجربه‏‏ سه کشور هند، چين و برزيل به‌عنوان سه اقتصاد نوظهور در توليد انرژي‏‏‌هاي سبز در جهان، بيانگر آن است که دستيابي به اين دستاورد نيازمند خلق، توسعه و انتشار دانش، حمايت از فعاليت‏‏‌هاي کارآفرينان، جهت‏‏‌دهي به سيستم، شکل‏‏‌گيري بازار و تخصيص منابع از سوي دولت است. تمامي اين موارد در گرو مشروعيت‏‏‌بخشي از سوي سياستگذار است تا موثر واقع شود.

براساس گزارشي که از سوي موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي بازرگاني تهيه شده، چين، هند و برزيل از پتانسيل غني منابع تجديدپذير نظير انرژي خورشيدي، بادي، زيست‌توده و آبي برخوردارند که زمينه را براي توسعه سريع ظرفيت موجود در اين حوزه فراهم کرده است. بايد در نظر داشت که اين سه‌کشور جزو پيشگامان جهاني در زمينه انرژي‌‌‌هاي پاک محسوب مي‌‌‌شوند. اين سه غول آسيا و آمريکاي لاتين، توانسته‌‌‌اند با بهره‌‌‌گيري از پتانسيل‌‌‌هاي داخلي و جذب سرمايه‌گذاري خارجي، گام‌‌‌هاي موثري در اين عرصه بردارند. آنها مسير ‌گذار به انرژي‌‌‌هاي پاک را با موفقيت‌‌‌هاي چشمگيري پشت سر گذاشته‌‌‌ و به الگويي براي کشورهاي در حال توسعه تبديل شده‌‌‌اند.

منابع محدود نفت و گاز در دهه‌‌‌هاي اخير، دولت‌‌‌ها را ترغيب کرده تا براي حفظ رشد اقتصادي پايدار، به سمت توليد انرژي‌‌‌هاي پاک گام بردارند. دستيابي به اين انرژي‌‌‌ها مي‌‌‌تواند فرصت‌‌‌هاي ارزشمندي مثل کاهش آلودگي هوا، افزايش امنيت انرژي و ايجاد اشتغال را در پي داشته باشد.

توليد انرژي‌‌‌هاي پاک، به‌ويژه در کشورهاي در حال توسعه از اهميت زيادي برخوردار است؛ زيرا توسعه استفاده از اين نوع سوخت مي‌‌‌تواند ظرفيت‌‌‌هايي نظير کاهش آلودگي هوا و تاثيرات مخرب زيست‌محيطي، افزايش امنيت انرژي، پايداري رشد اقتصادي و ايجاد فرصت‌‌‌هاي اقتصادي از طريق جذب سرمايه‌گذار و اشتغال‌زايي را ايجاد کند.

نگاهي به ابعاد‌ گذار

به‌منظور درک و تحليل بهتر توانمندي‌‌‌هاي اين سه کشور که در حوزه‌‌ فناوري‌‌‌هاي نوين دسترسي به انرژي پاک موثر ظاهر شده و گذار موفقي داشته‌‌‌اند، بايد گريزي به دو مفهوم‌ گذار اجتماعي-فني و گذار فناورانه با تغيير نظام اجتماعي-فني داشته باشيم. گذار اجتماعي-فني به معناي تغيير نظام اجتماعي فني به نظامي ديگر است که فرآيند ايجاد، جايگزيني و پذيرش فناوري جديد توسط جامعه را فراهم مي‌کند. نظام اجتماعي فني شامل فعالان، نهادها و فناوري‌‌‌هاي توسعه‌يافته در ابعاد اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فناورانه است. اين نظام شامل فناوري‌‌‌ها، عادات مصرفي، زيرساخت‌‌‌ها، ساختار صنعتي، سياستگذاري و دانش فني است. شکل‌‌‌گيري‌ گذار علاوه بر تحولات فناورانه، تحت‌تاثير ابعاد علم، صنعت، فرهنگ، بازار و سياست قرار دارد. بعد علمي به دسترسي فناوري و دانش، بعد صنعتي به همکاري و رقابت، بعد فرهنگي به ارزش‌‌‌ها، بعد بازار به ترجيحات مصرف‌کننده و بعد سياست به حمايت دولت مربوط مي‌شود. البته نبايد فراموش کرد که اين نظام اجتماعي-فني در طول زمان شکل گرفته و تغيير يا اضمحلال آن زمان‌بر خواهد بود.

هند در قله روشنايي سبز

تجربه هند در گسترش سريع فناوري روشنايي LED از سال 2014 تا 2018، نمونه بارزي از ‌گذار موفق فناورانه است که ترکيبي از عوامل و عملکردهاي مختلف سيستم نوآوري را دربرمي‌گيرد. در اين بازه زماني، بازار روشنايي LED  در هند رشد 130برابري را تجربه کرد که ناشي از برنامه دولتي براي ايجاد بازار و افزايش تقاضاي انرژي در داخل اين کشور بود.

اين برنامه با تجميع تقاضاي ملي از طريق فرآيند مناقصه رقابتي، توزيع گسترده لامپ‌‌‌هاي LED را در سراسر کشور با قيمتي ارزان‌‌‌تر از بازار تسهيل و ممکن کرد. اگرچه موفقيت اين‌ گذار مرهون برنامه سياستي دولت است، عوامل ديگري مانند مراوده با توليدکنندگان چيني  LEDدر ابتداي راه، تحقيق و توسعه در صنعت داخلي، سياست‌‌‌هاي دولت براي تقويت توليد، گسترش سريع بازار و سرريز قابليت‌‌‌هاي توليدي از ساير صنايع مانند خودرو نيز در آن نقش داشتند. در بررسي دستاورد فعلي اين کشور بايد در نظر داشت که اگرچه اين ‌گذار موفق بوده، چالش‌‌‌هايي نيز براي هند در اين مسير به وجود آمد. از جمله اين چالش‌‌‌ها مي‌‌‌توان به رشد ناهمگون قابليت‌‌‌هاي توليد داخلي و افزايش تقاضاي بازار، ناتواني در توليد تراشه‌‌‌هاي LED و مدارهاي درايور در داخل، ضعف در انتقال فناوري از مراکز تحقيقاتي به صنعت و کاهش کيفيت لامپ‌‌‌هاي خريداري‌شده به دليل رقابت براي ارائه قيمت‌هاي پايين‌‌‌تر اشاره کرد.  در نهايت، اين‌ گذار با پيامدهاي ناخواسته‌‌‌اي مانند افزايش وابستگي به واردات و کاهش کيفيت مواجه شد که ناشي از ناتواني در رفع چالش‌‌‌هايي مثل ضعف زيرساخت‌‌‌هاي برق محلي و نياز به افزايش تحقيق و توسعه صنعتي بود.

فناوري فتوولتائيک خورشيدي (PV) در چين

گذار چين به صنعت فتوولتائيک (فناوري‌‌‌هاي سلول‌‌‌هاي خورشيدي) سيليکوني در دودهه اخير، نمونه موفقي از يک سيستم نوآوري پوياست که با همکاري بخش خصوصي و حمايت‌‌‌هاي دولتي شکل گرفت. در اواخر دهه 1990، چين صنعت و بازار فتوولتائيک کوچک و ضعيفي داشت. اما از سال 2000 با ظهور استارت‌آپ‌‌‌هاي توليد فتوولتائيک توسط متخصصان چيني که از کشورهاي توسعه‌يافته بازگشته بودند، ‌گذار آغاز شد. اين استارت‌آپ‌‌‌ها که اکنون پيشروان جهاني اين صنعت هستند، ابتدا به صادرات بر بازارهاي رو به رشد متمرکز بودند. آنها با استراتژي کاهش هزينه از طريق مقياس بالا و عدم‌رعايت قوانين زيست‌محيطي، با رقباي خارجي رقابت مي‌‌‌کردند. گرچه سياست‌‌‌هاي اختصاصي در چين براي فتوولتائيک وجود نداشت، اين شرکت‌ها از مشوق‌‌‌هاي غيراختصاصي مانند معافيت‌‌‌هاي مالياتي، زمين و برق ارزان و وام‌‌‌هاي يارانه‌‌‌اي هم بهره‌‌‌مند شدند.

در نتيجه، چين تا سال 2008 به بزرگ‌ترين توليدکننده و صادرکننده ماژول‌‌‌هاي فتوولتائيک تبديل شد. از آن زمان، با حمايت سرمايه‌گذاري‌‌‌هاي دولتي و خارجي، اين کشور به سمت ديگر بخش‌‌‌هاي زنجيره ارزش صنعت فتوولتائيک مانند توليد پلي‌‌‌سيليکون حرکت کرد. اما مشکلي که براي چين در اين زمينه وجود داشت اين بود که بسياري از بازارهاي صادراتي دست به وضع تعرفه‌‌‌هاي سنگين زدند. در چنين شرايطي سياست‌‌‌هاي توسعه بازار داخلي چين با کمک‌‌‌هاي مالي دولتي نقش محوري را در حمايت از اين صنعت ايفا کرد. با اين حال نبايد از اين نکته غافل شد که برخي ضعف‌‌‌ها مانند تمرکز تحقيق و توسعه صنعتي بر بازده کوتاه‌مدت، ارتباط ضعيف ميان پژوهش دانشگاهي و رشد صنعت و نداشتن چشم‌‌‌انداز بلندمدت مي‌‌‌تواند تداوم رهبري چين در اين حوزه را تهديد کند.

توليد سوخت اتانول از نيشکر در برزيل

گذار برزيل به فناوري توليد سوخت اتانول از نيشکر در چهار دهه گذشته، نمونه موفقي از يک سيستم نوآوري پويا بوده که با ترکيب نقش بخش خصوصي و حمايت‌‌‌هاي دولتي شکل گرفته است. اين گذار، سه دوره متمايز با الگوهاي متفاوتي از کارکردهاي سيستم نوآوري فناورانه را طي کرده است تا به اين نقطه‌‌ موفقيت‌‌‌آميز برسد. در نگاهي اجمالي به اين سه دوره مي‌‌‌توان چنين تحليل کرد. دوره اول (1970 تا اواسط 1980) با اقدامات سياستي گسترده دولت نظامي براي تحريک تحقيق و توسعه، رشد صنعت و گسترش بازار کليد خورد که باعث فعال شدن تمامي کارکردهاي اين سيستم شد. دوره دوم (اواخر 1980 تا 2002)، دوره رکود بود که با کاهش حمايت‌‌‌هاي دولتي و تلاش صنعت براي بقا همراه شد و کارکردهاي سيستم نوآوري رو به ضعف رفت. دوره سوم از سال 2003 با احياي عرضه خودروهاي دوگانه سوخت اتانول-بنزين توسط خودروسازان خارجي و ازسرگيري حمايت‌‌‌هاي دولتي آغاز شد. اين امر باعث احياي تمامي کارکردهاي سيستم نوآوري و گسترش فناوري‌‌‌هاي جديد توليد اتانول مانند اتانول سلولزي شده و توسعه‌‌ گسترده‌‌‌اي در اين زمينه ايجاد کرد. نکته حائز اهميت اينکه به‌رغم تغييرات سياسي و اقتصادي، برزيل توانست برنامه توسعه اتانول نيشکر را با ايجاد سيستم نوآوري کامل حفظ کند که شامل حمايت‌‌‌هاي دولتي، پيشرفت‌‌‌هاي فناورانه، همکاري با بخش خصوصي و توسعه خودروهاي سازگار با محيط‌زيست بود. تا حدود زيادي مي‌‌‌توان اين موفقيت را حاصل رويکرد پويا و سازگار برزيل در ترکيب نقش دولت و بخش خصوصي دانست.  در مجموع، تجربه سه اقتصاد نوظهور هند، چين و برزيل در‌ گذار موفق به فناوري‌‌‌هاي انرژي پاک، درس‌‌‌هاي ارزشمندي براي ساير کشورها به همراه دارد. اين کشورها نشان دادند که ترکيب نقش حمايت‌‌‌هاي دولتي و فعاليت‌‌‌هاي بخش خصوصي مي‌‌‌تواند موتور محرک توسعه و انتشار فناوري‌‌‌هاي نوين باشد.

علاوه بر اين، اتخاذ رويکرد سيستم نوآوري با درک ارتباطات ميان اجزا و کارکردهاي مختلف آنها، از جمله فعاليت‌‌‌هاي کارآفرينانه، خلق دانش، شکل‌‌‌دهي به بازار و جذب سرمايه‌گذاري، کليد موفقيت اين سه کشور بوده است. با اين حال، ضعف در انتقال فناوري، کاهش کيفيت محصولات و وابستگي به واردات چالش‌‌‌هايي هستند که در اين مسير وجود دارند و در الگوگيري بايد به آنها توجه کرده و سياست‌‌‌هاي درستي براي جلوگيري از اين موارد اتخاذ کرد. در نهايت، تجربه اين کشورها نشان مي‌دهد که‌ گذار موفق به فناوري‌‌‌هاي انرژي پاک نيازمند رويکردي جامع و پوياست که بايد با بسترسازي مناسب در ابعاد مختلف سياستي، اقتصادي، فناورانه و آموزشي همراه باشد.